عمریه قلبم مهمون توی مضیف حیدری – مهدی رسولی ۱۴۰۳ + متن شعر

گل پژمرده مادر بخواب لالایی ای علی اصغر بخواب دعا کردم بارون بیاد از اسمون عمو با اب میاد اخر بخواب ای…

دوباره بادیه رنگ جنون گرفته به خویش دم طلوع افق رنگ خون گرفته به خویش دوباره باز به عالم اگر چه تابیده…

سر و جانم باد فدای حیدر رجز میخوانم شبیه مادر روحی لروحک الفدا مولانا علی نفسی لنفسک الوقا مولانا علی گفتم میان…

اشکامو پاک نکن بزار بارون بیاد دیگه شب آخره خواهرت تو رو میخواد بند نمیشه دلم تو عطش خیمه ها نبارم چیکار…

افتادم از پا ولی اومدم بگم آقا دستمو تو بگیر به حرمت مادرت دوباره توبه این نوکر و بپذیر یه رو سیاه…

سلامم به نجف به ایوان علی به ملک و ملکوت سلطانه علی تا ابد هرچه خلیفه است به قربان علی یا ابالیتاما…

متن مداحی سلامی چو بوی خوش آشنایی عید فطر مهدی رسولی سلامی چو بوی خوش آشنایی سلام ای شروع مسیر رهایی چه…

داری میری میدون عزیز دلم نمیخواد بشی نگرون من چشاتو نگردون سمت حرم قمر رباب آتیشم نزن به خدا من به رضای…

اگه نوجوونیمو اگه سنمون کمه همه عالم بدونن این سپاه قاسمه سنم کمه اما واسه تو مرد نبردم با سن کمم مثل…

وقتی برای اولین بار ملائکه مدحشو گفتن از توی عرش حق شنیدن ملیکه ی بهشته این زن هی فاطمه الرَحیمه العَلیمه الحَبیةُ…