تو رو خدا بمون برام سید مهدی حسینی

خانه ای که شده خاک سه امامش جبریل خانه ای که نرسد بر سر بامش جبریل خانه ای که به سویش بود…

کوفه و این بی وفایی رو ندیده بودم دیدم هرچی که از غربت علی شنیده بودم دیدم از کوچه گردی نیمه شب…

شکستگی من از دیده ترم پیداست غم دلم ز غریبی شوهرم پیداست برای زندگی من کسی دعا نکند که مرگ من دگر…

دل ما مقیم عرش خداست خونه مادریمون کربلاست تو روضه ها سر تا پا همه خدایی میشم وقتی که اشک میریزم کرب…

خبر آمد که ز معشوق خبر می آید ره گشایید که یارم ز سفر می آید کاش میشد که ببافند کمی مویم…

منو رسوایی منو تنهایی اومدم آه بکشم منو این دردم میشه برگردم نزار شرمنده بشم تصمیمم و گرفتم با اینکه خیلی دیره…

ای نگاهت روشنای کربلا روح بخش ریگ های کربلا من کی ام انتهای غربتم ابتدای ماجرای کربلا من غریب کوچه های روضه…

میخونم با اهل اسمون میخونم با اهل عالمین سلام پاره تن رضا سلام میوه دل حسین برای دو اقا زاده دوباره دلم…

در میان قنوت چشمانم عکس یک قبر خاکی افتاده سنگ غربت شکسته بغضم را دیده ام،صبر خود ز کف داده کاروان دل…

ای به خون خفته سالار زینب گریه کردم غمت را چهل شب داغ تو همچنان مانده بر دل نام تو همچنان مانده…