من بار افتاده قربونی میخواد قافلت من من حاج محمود کریمی + متن شعر

من بار افتاده در خونت با دل زار افتاده

متن شعر

من بار افتاده

در خونت با دل زار افتاده

گذرم باز به دربار افتاده

من از راه مونده

از رفیقایی که بردی جامونده

دیگه از چشمای یار افتاده

یه بختی دارم خواب خواب

ولی عاشق پیشه ام

یه اوضاعی دارم خراب

یه روزی خوب میشم

تا اسمت میاد سراپا آتیشم

دیونه میخواد سلسلت من من من من

ای فدای اون حوصلت من من من من

با اون همه جاه و جلال جان جان جان جان

قربونی میخواد قافلت من من من من

****

تو بی اندازه

مهربونی و در خونت بازه

پره چشمای تو از حرف تازه

تو بی پیرایه

 گوش میدی با دل و جون به حرفای

 این گدایی که پیشت مشتش بازه

چی شد که تو این غلغله

منو پیدا کردی

که اینطوری آغوشتو

روی من وا کردی

من تشنه رو خود دریا کردی

کی فکر غم نوکره تو تو تو تو

مهربون تر از مادره تو تو تو تو

کی نمونده پای قرار من من من من

کی منو حرم میبره تو تو تو تو تو

****

ای زلف آشفته

تا که چشم تو به خیمه میوفته

تو چشات یه دنیا روضه است ناگفته

ای نیزه خورده

بگو کهنه پیرهنت رو کی برده

پیرهنی که فاطمه واست بافته

غریبی که حتی سنان

به اشکت میخنده

نگاش میکنی اما خون

چشاتو میبنده

نمردیم برات حسین جان شرمنده

گوش تو و حرفای شمر وای وای وای وای

رفته رو سینت پای شمر وای وای وای وای

حیف تو و موهای تو حیف حیف حیف حیف

که باشه تو دستای شمر وای وای وای وای

حاج محمود کریمی
شب ۲ ماه محرم ۱۴۰۴
Telegram: @mohjat_net
Eitaa: @mohjat_net
Rubika: @mohjat_net
www.Mohjat.Net

متن کامل