میگن دختر تو دیگه زمین گیره اینطور که میگن نیست حاج محمود کریمی + متن شعر

متن شعر

میگن دختر تو دیگه زمینگیره

اینطور که میگن نیست

میگن سه سالشه ولی چقدر پیره

اینطور که میگن نیست

میگن خوب نمیشه دیگه براش دیره

اینطور که میگن نیست

من شامو بهم ریختم

من بساط این یزید بدنامو بهم ریختم

من شامو بهم ریختم

من لشکر دشمنای بابامو بهم ریختم

از اول راه با تو بودم با تو هستم

من با همین اشک هیبت شامو شکستم

ای حسینم / بابا

****

میگن دیدی بابات تو رو رها کرده

اینطوری که میگن نیست

میگن رفته دیگه محاله برگرده

اینطوری که میگن نیست

میگن که سهم تو دیگه فقط درده

اینطوری که میگن نیست

دنیا رو بهم ریختی

خوشحالم که بساط این ها رو بهم ریختی

دنیا رو بهم ریخیتی

 تو نقششونو هر چی که میخوانو بهم ریختی

پام زخمه اما تا دم مرگ پای کارم

تا وقتی شمرو آخر از پا در بیارم

از اول راه با تو بودم با تو هستم

ای حسینم / بابا

****

میگن سرت رو از تنت جدا کردن

اینطوری که گفتن بود

میگن تنت رو – رو زمین رها کردن

اینطوری که گفتن بود

میگن نیزه رو تو پهلوت جا کردن

اینطوری که گفتن بود

لبهاتو بهم ریختن

اون گرمی مهربون دستاتو بهم ریختن

لبهاتو بهم ریختن

تو تنور خولی نظم موهاتو بهم ریختن

آه خیلی وقته بابا که منو نازم نکردی

من مطمئن بودم که آخر برمیگردی

ای حسینم / بابا

.

حاج محمود کریمی
شب ۳ فاطمیه اول ۱۴۰۴
برای مشاهده جدیدترین اشعار
به صفحه اصلی سایت مراجعه کنید

Telegram | Eitaa | Bale | Rubika
مهجه در فضای مجازی؛ به ما بپیوندید

متن کامل