اون روزی که خونمون و در زدن * کربلایی حمید علیمی

گرچه داغتو درک نمیکنم روضه رفتنو ترک نمیکنم درد لاعلاج من از تو دوری کردنه این حسین حسین که میگم دوای درد…

انقدر سر رو تنت بی رمقه خطی افتاده به دور گردنت یه کمه دیگه فقط دووم بیار بابا قربون تلظی کردنت امرو(ز)…

از آن ساعت که خود را ناگزیر از تو جدا کردم تو بر نی بودی و دیدی چه‌ها دیدم، چه‌ها کردم گمان…

ما اسیر جمال ملیحت کی میتونه باشه شبیهت دخیل دلم به ضریحت ساقی ساقی شاه حسین و تو هستی وزیرش وزیری که…

سینه زنا با همدیگه دارن قرار نوکری تو روضه هات آقا چه خوبه روزگار نوکری همیشه دوست دارم برات دم غروب گریه…

چشم بر هم بزنی تن روی صحرا مانده چشم بر هم بزنی شمر برش گردانده چشم بر هم بزنی پیروهنش پاره شده…

سلام ای عزیز جان عالمین سلام ای امام رضای کاظمین سلام ای غریب مثه امام حسن سلام ای غریب تر از امام…

تو دلم خدا میدونه چه قیامتی که برپاست میون هزارتا یوسف حسنِ فاطمه پیداست خدای قشنگی از راه اومده پسر ارشد زهرا…

به نام آن مرد جوانی که محو خدایش شده سرتاسر همانکه جان داده به راه عشق به نام نامی علی اکبر ای…

من نگویم از شمایم لیک عمری با شمایم سائلی بودم شما دادید جا در این سرایم در میان آشنایان بوده ام نا…