متن شعر
سوت و کور خونه دلا پریشونه * حاج محمود کریمی
سوت و کور خونه دلا پریشونه
علی یارش و روی شونه هاش میبره شبونه
علی تنهای تنها خسته و مات و مبهوت
داره زهراش و امشب میذاره بین تابوت
بی تاب و مظطر مرتضی زهرا شده حاجت روا
حیدر پریشان است شام غریبان است
کبودی صورت گل روی ابرو
داره میگیره جون علی و کبودی بازو
به علی این همه وقت چرا چیزی نگفتی
تازه فهمیدم امشب چرا رو میگرفتی
با رفتن جانش علی همراه طفلانش علی
بی تاب و گریان است شام غریبان است
رو شونه زینب غم عالمین
روضه سر خاک مادرش روضه حسین
سر داداش حسین و میذاره روی سینه
شده کرب و بلایی شب سرده مدینه
طفلان میان خمیه گاه زینب میان قتلگاه
اتش فروزان است شام غریبان است
کپی برداری از اشعار تنها با ذکر منبع و لینک سایت مهجه مجاز است.
وبلاگ مهجه: www.mohjat.blogfa.com
مهجه | www.Mohjat.net
@mohjat_net