صد البته که تو یه روز میای * سید مهدی میرداماد

عصر روز دهم کربلا قیامته گوشه گوشه ی مقتل پر از مصیبته من و گریه و ناحیه و عبارتِ اَلَذی سَمَحَت نَفسُهُ…

الرحیل الرحیل دل بسته عشق بسته دنیا نیست زندگی زندگی ختم به شهادت نشود زیبا نیست فرموده حسین لِیَرحَل مَعَنا ای سینه…

یک لحظه تو خیمه گام یک لحظه تو قتلگام لبه تشنه کشتنت پیشِ چشام وای حسین وای حسین از گریه زخم صدام…

میون ظهر سرخ آسمونه کربلا دریاچه ی خونه تموم بچه ها تشنه و بی تاب تو خیمه ها همه میگن آب عمو…

برمیگرده کم کم از سفر فرزند کوثر انگار که علی برگشته از میدون خیبر کامل کرده صفین علی رو جای اَشتَر بر…

آتش زبانه زد از خانه ی علی در بین شعله سوخت پروانه ی علی زینب به سر زنان سوی که می دود…

کسی که درهای بسته رو فتح کرد کسی که سنگر کافرو فتح کرد کسی که بت های کعبه رو خُرد کرد کسی…

شب وصال مولاست این شب بی نهایت یه حسی داره انگار میخواد بره زیارت تو حیاط دخترش قدم زد سرنوشت عالمو رقم…

سپه سالار لشکر من برادر من مه در خون شناور من برادر من دلاور برادر کو علمت چگونه رسانم تا حرمت سرو…

نامه از علیِ اکبر به تو که پای حسینی از منه جوون حسین به جوونای حسینی پدر الماسه روی بچه هاش حساسه…