بازم دستمو رو سرم گرفتم کربلایی جواد مقدم

زده به میدون نوه ی حیدر رجز میخونه با صدای پیغمبر معرکه افتاده به تسخیره جناب شهزاده علیٌ الاکبر سر میزد به…

باید دلو دچار کنم به سمت تو فرار کنم تو دلخوری ازم خدا خودت بگو چیکار کنم منم اون عبد ذلیلو تویی…

نفساش مونده رو لبهاش خیس از اشک شده پلکاش میگیره با سر آستین اشک از گوشه چشماش که مبادا نبینه اومده زهراش…

میون دستای منه پیروهن خونی تو آماده میشه خواهرت برای مهمونی تو ای کس و کار زینب تشنه سالار زینب چشم به…

با یاد تو که غصه شماری کنم حسن جاری ز چشم اشک بهاری کنم حسن تا که رسم به روضه سبز مصیبتت…

خانه ی وحی خراب است کجایی فضه سوخته مادر آب است کجایی فضه گل دگر نیست گلاب است کجایی فضه دست حیدر…

داری میری دلم خونه حال حرم پریشونه داری میری ولی بابا جونی براش نمیمونه داری میری پاهم جون نداره و منو دلی…

فریاد تو شد در هلهله گم خون شد دل و وای از روز دهم با ناله و اشک باز سوز و شرر…

منو دوری از شما محاله یه چند وقتیه برام سواله مگه میشه ما تن بدیم به ذلت مگه میشه ما نه بگیم…

متن مداحی دیگه هیچی حالمو خوب نمیکنه الا حرم نریمانی دیگه هیچی حالمو خوب نمیکنه الا حرم چقدر التماس کنمو بهت بگم…