عسل سرخ شهادت چقدر شیرین است
می جنت که خدا گفته به قرآن این است
سم اسبان به روی سینه من سنگین نیست
بر مـن امـروز غریبـی عمـو سنگین است
صورتی را که حسن بوسه چو قرآن میزد
کاش میدید که از خون جبین رنگین است
استخـوان بدنـم زیـر سـم اسـب شکست
این سم اسب به از گردن حورالعین است
روز وصـل است و عروس اجلم در آغوش
قاتلم تیغ بـه کـف دارد و بـر بالین است
من که پیش از شب میلاد حسینی بودم
شکـر لله کــه امــروز همینم دیـن است
ای عمـو زود بیـا جـانب میـدان و ببیـن
یک کبوتر ز تو در پنجه صد شاهین است
زخم هــای بدنـم لالــه صفت می خنــدند
پـای تا سر بدنم غرق گـل و نسرین است
ما شرار از جگر خویش بـه میثم دادیم
در صف حشر همه دار و ندارش این است
شاعر: استاد سازگار
حاج سید مهدی میرداماد / شب اول ماه صفر 1395
لطفا اشتباهات تایپی در بین متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار در سایت کتاب وبلاگ و نرم افزار به هیچ وجه مجاز نیست