مهجه | دانلود کتاب مداحی و مولودی همراه صوت سبک
.
پدر از خیمه ها نظر میکرد
زیر لب ها پسر پسر میکرد
پیش چشم پدر علی اکبر
اتش شوق شعله ور میکرد
قلب میدان پر از تلاطم شد
علی امد به رزم گاه حنین
شده احیا نبرد حیدر باز
هنر رزم بچه شیر حسین
رجزی خواند و دشت ساکت شد
با نگاهش شکست هیمنه را
یا علی گفت و زد به میسره و
مثل تیری شکافت میسره را
عطش انقدر جان گرفت از او
که نمیدید هیچ غیر از دو
دلشوره بر حسین افتاد
دید از محشری غبار الود
علی اکبر ز راه می اید
دست هایش به گردن مرکب
خون فرقش ز خود جاری شد
بسته شد جای دیدن مرکب
نا نجیبی لجام اسبش را
بر گرفت و به سوی خصم کشید
گفت دیگر توان ندارد
همگی ضربه های خود بزنید
باد امد سحاب را گم کرد
اشک از دیده خواب را گم کرد
رفت از دست در افق امید
تشنه کامی سراب را گم کرد
درس تیغ و محاق نیزه و تیغ
شمس حق ماهتاب را گم کرد
خضر عشاق گرم دیدن بود
سیل اشک امد اب را گم کرد
علی اکبر که بر زمین افتاد
اسمان افتاب را گم کرد
ان چنان زخم روی زخم امد
که عدو هم حساب را گم کرد
خواست تا خیمه هم پر کشد اما
شیر زخمی عقاب را گم کرد
پدر امد به یاریش برود
من بمیرم رکاب را گم کرد
پسر بوتراب بین تراب
نوه بوتراب را گم کرد
جلد قران خویش پیدا کرد
برگه های کتاب را گم کرد
در بر چشم های او کم کم
بدنی پاره پاره پیدا شد
به خدا کشته شد حسین ان دم
که علی اکبر اربا اربا شد
روی خاکی و ارزو کردم
کاش جای تو من چنین بودم
تن من کاش غرق خون میشد
جای تو نقش بر زمین بودم
کاش میشد دوباره در کامم
با دو بوسه شبیه قند شوی
احترامت کنم به یک لبخند
احترامم کنی بلند شوی
همه سعی خویش را کردم
برن پیکر تو نا شدنیست
از تن پاره پاره تو مگر
حلقه های زره جداشدنیست
هاشمیون بعید می دانم
بال من سمت اسمان بپرد
خواهرم را خودم می اورمش
پسرم را فقط کسی ببرد
غیرتی عمه از حرم امد
چشم لشکر به عمه ات افتاد
هلهله میکند سگاه یزید
ابروی مرا نده بر باد
خیز از جا ابرویم را بخر
عمه را از بین نامحرم ببر
***
برخیز و رو به حرمله بد نظر مده
پنجاه سال زحمت ما را هدر مده
***
بین چه سان است گرفتاری من
عمه ات امده بر یاری من
پدر از خیمه ها نظر میکرد
.
.
متن شعر مداحی پدر از خیمه ها نظر میکرد
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.
