چه خوب مرگ خریدار زندگانی توست
حیات طیبه تصویر نوجوانی توست
چه قد کشیده درون تو شوق رزم ای ماه
که هست قامت جوشن برای تو کوتاه
به پای شوق تو پای رکاب هم نرسید
کسی شبیه تو دست از جوانی اش نکشید
لبت به تلخی دنیا حلاوت افزوده
که شهد شاهد شیرین زبانی ات بوده
چقدر از نفست دشت عطرآگین شد
چقدر از سخنت کام شهد شیرین شد
تمام حُسن حسن زاد خویش را بردار
برو به جمع شهیدان اولئکَ الاَبرار
برو به بحر رجز بین دشت طوفان کن
به موج عشق بزن مرگ را هراسان کن
رجز بخوان که شود زنده کوفه اموات
که گوش هلهله ها کر شود از این آیات
برای عقل مگر نقشی از جنون بکشی
برو که معرکه را هم به خاک و خون بکشی
برو به کوری چشمان مست هلهله ها
بدوز چشم خودت را به تیر حرمله ها
بگو به تیغ که از فرق ماه ما پیداست
که فرق آل علی با بنی امیه کجاست
که ننگ نام کجا عزت قیام کجا
حسینِ صبح کجا و یزیدِ شام کجا
بگو حسین ندارد دمی سر سازش
به پا نکرده در این دشت خیمه خواهش
برو که رفتن تو ماندگار خواهد شد
پس از تو لشکر دشمن غبار خواهد شد
گرفته اند فقط نیزه ها تو را در بر
حسین میچکد از پیکر تو سر تا سر
چقدر کام زمین تشنه شهادت توست
تو میروی و دلم کشته حکایت توست
شاعر: جعفر عباسی
چه خوب مرگ خریدار زندگانی توست
.
.
شب ششم محرم ۱۳۹۹ حاج مهدی رسولی
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.