متن شعر
امام حسن مهربونی و کریم
من گدای روضه هاتم از قدیم
دره خونت من یه عمره نوکرم
اگه بیرونم کنی کجا برم
باز اومدم محضرت ادب کنم
رزق فاطمیمو طلب کنم
تو دستته روزی ما نوکرا
ای فدای مادر تو مادرا
یه بی حیا اومدش تو کوچه ها
سیلی زد به مادر تو بی هوا
غرورتو دل مضطرت شکست
گوشواره تو گوش مادرت شکست
تو کوچه ها یه صدا شنیده شد
چادری که رو زمین کشیده شد
خوده خدا روضه خونه فاطمه است
توی کوچه رد خونِ فاطمه است
چهل نفر دره خونت اومدن
مادرت رو تازیونه میزدن
اون نانجیب که به در زدش لگد
به بابات علی میزد حرفای بد
چه روزی بود اون غروب پر بلا
باز گریز روضه رفت تا کربلا
ولی سری از بدن جا نشد
نه مدینه مثل کربلا نشد
تو قتلگاه پیره مردا با عصا
میزدن به اون مُرَمِلُ الدِما
اما توی خیمه ها ناله ها شنیده شد
معجر از سر زنا کشیده شد
.
شب ۲ فاطمیه دوم ۹۸ محمد حسین پویانفر
.
متن مداحی / متن شعر / اشعار مداحی
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید.
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است.
استفاده تجاری از اشعار مورد رضایت نیست.
.
Mohjat.blogfa.com
Mohjat.net
.