تشنه بودیم که باران نجف را دیدیم * حاج امیر کرمانشاهی

تشنه بودیم که باران نجف را دیدیم

اشک بودیم که دامان نجف را دیدیم

در نجف منقبت شاه خراسان گفتیم

مشهدت آمده سلطان نجف را دیدیم

بی سبب نیست در ایوان طلا می چرخیم

ما در ایوان تو ایوان نجف را دیدیم

چقدر ذکر علی در حرمت می چسبد

ما در این خاک خراسان نجف را دیدیم

هر چه دادند به ما لطف علی بود علی

بر سر سفره تو خان نجف را دیدیم

با خودش جام تو مستانه شدن هم دارد

بردن نام تو دیوانه شدن هم دارد

دل ما کاش شود کاسه سقا خانه

سنگ ظرفیت پیمانه شدن را دارد

هر کبوتر که نشسته است دگر باز نگشت

صحن تو خاصیت خانه شدن هم دارد

جای آیینه و کاشی به خودت غرقم کن

لطف تو از همه بیگانه شدن هم دارد

یک کلاغ آمده اینجا که کبوتر بشود

عمر ما کاش فقط پیش رضا سر بشود

بگذارید همین جا به قدش سجده کنم

طاقتم نیست که هنگامه محشر بشود

دامنش پر شد و با دست پر از اینجا رفت

پیش از آن لحظه که چشمان گدا تر بشود

مرگ می چسبد اگر در نظرم می آیی

جای هربار سه دفعه به سرم می آیی

بارم افتاد زمین تا که شوم بار شما

بیشتر ساخت مرا عشق گرفتار شما

می برد تا ابد از یاد پریدن ها را

هر کبوتر که نشیند لب دیوار شما

بوسه با پنجره فولاد به شش گوشه زدم

بوسه ای در عوض آن همه زوار شما

کربلا هم چقدر حسرت خادم هاییم

که بیایند هرازگاه به دیدار شما

چاره این همه بیچاره فقط چار علیست

چارده تن همه دیدیم در این چار شما

باز در نیمه شب چشم کسی بینا شد

کودک گمشده در خواب خوشش پیدا شد

.
ایام زیارت مخصوصه امام رضا ۱۴۰۰
حاج امیر کرمانشاهی
.
جدیدترین دفترچه کتاب مداحی  » کلیک کنید
لطفا اشتباهات تایپی متن اشعار را اطلاع دهید
کپی کردن اشعار تنها با ذکر لینک مهجه مجاز است
سایت مهجه به روزترین مرجع انتشار متن مداحی
.
Mohjat.net
.

متن کامل