مهجه | دانلود کتاب مداحی و مولودی همراه صوت سبک
دانلود بسته‌ی متن اشعار ماه “رمضان ۱۴۰۱ حاج محمدرضا بذری” همراه دانلود فایل‌های صوتی به صورت یکجا در قالب فایل زیپ. مجموعه‌ای بی نظیر از شعر و سبک‌های اجرا شده. تایپ و انتشار اختصاصی از فروشگاه اینترنتی مهجه
اینجا خبری از کاغذ نیست
- شامل ۴۱ قطعه متن و صوت مداحی
- + اشعار ولادت امام حسن مجتبی
- دسته‌بندیِ منظم و تفکیک شده
- مناجات روضه زمینه واحد شور
- اشعار در قالب فایل وُرد [WORD]
- قابل ویرایش؛ تغییر فونت و اندازه
- قابل اجرا در موبایل و کامپیوتر
- قابل چاپ روی کاغذ
- بسته‌ی صوتی یکجا با فرمت MP3
کتاب مداحی دانلود کنید
برای دانلود روی دکمه‌ی افزودن به سبد خرید کلیک کنید. مشاهده‌ی آموزش تصویری خرید و دانلود محصولات اینجا کلیک کنید.
برای اطلاع از جدیدترین تخفیف‌ها و تازه‌ترین محصولات در شبکه‌های اجتماعیِ زیر, مهجه را دنبال کنید.
eitaa.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
.
فهرست اشعار رمضان ۱۴۰۱ بذری
آلوده دامانم در این که اختلافی نیست
به دخترت که غم و درد بی کران دارد
آنکس که اولِ ماه دست مرا گرفته
فتنه ای دیگر دل شاه خراسان را شکست
با خنده و تحقیر خنجر را گرفته
گنج مخزون که خدا داشت گدا هم دارد
انگار علی مادر تو شیر ندراد
شب گذشت از نیمه اما با تو صحبت میکنم
هر آنچه غیر غمت را کنار باید زد
چارفصل من زمستان شد بهاری اش کنید
اگر دردمندی اگر بی قراری
کنج عزلت گزین و تنها باش
به سیم و زر چه حاجت بود از این ها فراتر داشت
به پرده پوشی ات ای مهربان ادامه بده
سخن از عشق تو شد گرچه به اجمال آمد
حتی تصور غم دنیا بدون تو
فصل شکفتن شده است و بار ندارم
شبیه آینه ای که جلا نیاز ندارد
هرچه من در میزنم در را به رویم وا نکن
خوش آن گدا که غیر دلی مبتلا نخواست
به نام نامی شیر جمل به نام حسن
مستیم دور صدهزارم را نگیر از ما
نوشته به روی دل ما حسن
ای برکت ماه بندگی مولا حسن مولا
عشق این شاه کرامت تو دلم داره اقامت
یا رب خجالتم را قبل از بیان خریدی
کسی به داشتن آبرو نیاز نداشت
ابرمو شب به شب از هجر رخت میبارم
ما سائل غمیم به دنبال پرچمیم
علویات گرفتار یزیدند حسین
برای دردهایم روز و شب فکر دوا کردم
ای گل پرپر امام حسین
نشسته ام که دلم را به غم دچار کنم
سر سفره ی افطار یاد لبت افتادم
تو را با کینه و آزار کشتند
شبای مهمونی داره میگذره
این شهر بی وفا به علی مرحمت نداشت
شب آه و گریه و شب هق هق بارونه
یا غایه آمال العارفین
باز کن در به روی سائل هجران دیده
ای آرامش زهرا برگرد
فدای جود کسی که هر آنچه را بخشید
خون جگر داد زد غریبی من را
بر در میخانه ات تا قفل هجران میخورد
گیر افتاد و هزاران گرگ در دور و برش
