دانلود بستهی متن اشعار ماه “رمضان ۱۴۰۱ حاج محمود کریمی” همراه دانلود فایلهای صوتی به صورت یکجا در قالب فایل زیپ. مجموعهای بی نظیر از شعر و سبکهای اجرا شده. تایپ و انتشار اختصاصی از فروشگاه اینترنتی مهجه
اینجا خبری از کاغذ نیست
- شامل ۶۴ قطعه متن و صوت مداحی
- + اشعار ولادت امام حسن مجتبی
- دستهبندیِ منظم و تفکیک شده
- مناجات روضه زمینه واحد شور
- اشعار در قالب فایل وُرد [WORD]
- قابل ویرایش؛ تغییر فونت و اندازه
- قابل اجرا در موبایل و کامپیوتر
- قابل چاپ روی کاغذ
- بستهی صوتی یکجا با فرمت MP3
کتاب مداحی دانلود کنید
برای دانلود روی دکمهی افزودن به سبد خرید کلیک کنید. مشاهدهی آموزش تصویری خرید و دانلود محصولات اینجا کلیک کنید.
برای اطلاع از جدیدترین تخفیفها و تازهترین محصولات در شبکههای اجتماعیِ زیر, مهجه را دنبال کنید.
eitaa.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
.
فهرست اشعار رمضان ۱۴۰۱ کریمی
این شبا خودمو خودتم تنها
باز کن در منم منم یا رب
ای آینه ی اقتدار علی زینب
بهار آمده بار دگر خدا را شکر
جز زیر سر تو سایه ای نیست پدر
ای یوسف رسیده به کنعان من سلام
به نام نامی زینب که علم الاسماست
من را نگاه تو اگر از یاد برده بود
یکی بیاد تو این کوچه
سلامِ امام رضا به تو تحیت ما به تو
کجا خیمه بر پا کردی امشب
هم پریشان حسینم هم پریشان حسن
اگر کشتن چرا خاکت نکردند
من اومدم آشتی کنم درو به روم وا میکنی
از این گم کرده ساحل داد بیداد
لالا لالالالایی گل پونه
عبد فراری ام به درت باز آمدم
بر خوان غم چو عالمیان را صلا زدند
دقم دادن جوانم را گرفتن
شبی پرونده ی خود را گشودم
به چشمان ترت در این حوالی
یا غیاث المستغیثین کاشف الکرب الحسین
نام زیبای تو چه بی پروا
این موی سفید من این روی سیاه من
ما تا خدا خداست فدای خدیجه ایم
تو در بطن خودت جا داده ای نور امامت را
ما همنشین شدیم به افطار این و آن
ماییم همجوار تو یا حضرت رضا
زانوی خسته اش تکان میخورد
فصل شکفتن شدست و بار ندارم
روضه ی سوختن کرب و بلا را دیده
تو رب بنده پرور من عبد شرمسارم
غروب بود که حی علی رسید به ما
ذوالجناح آمد ولی با خود سوارش را نداشت
چند سالیست نور خورشید از
تمام حجم تنت زیر یک عبا مانده
اگر ربنا ربنا کرده ام
خاک را به آسمان میکند بدل حسن
مرا مثل یک ابر حیران کشیدند
دست دست نکن ای سر پای دار
به من رحم کن که به دوری از تو عادت ندارم
تو مناجات منی مادر جان
از دیدنِ راه کوچه میترسیدم
خیلی سخته اسیر بلا بشی
جان را به یک اشاره مسخر کند علی
منم سنگ صبور لانه ی عشق
جگرش سوخت لشکرش افتاد
اگر درد داری دوا میکنم
تو بستر به سختی نفس میکشی
از غم بانوی بهشت
ای در سفینه ی دو جهان ناخدا علی
سیلیِ کوچه بال و پرت را شکسته است
یا فاطمه کوفه دگر مولا ندارد
روی بستر زهرا پیش دختر زهرا
چشامون کاسه ی خونه گریبون همه چاکه
خاک قدومش گوهرِ گوهر شناسان
رفت در بین آب با مرکب
این تیر را که خورده به چشمت حلال کن
میدانم اینجایی و من را زیر پر داری
شبیه یتیمی که هوایی بابا شده
منم خاک پای امام جواد
بر خاک حجره سر میگذارم
در گیر و دار قافیه ماندن درست نیست
ناله بزن با ناله از گودال لشکر را ببر
خدا کند ورق روزگار برگردد
دل من شور زد سراسیمه
یَابنَ شَبیب بسکه زمین خورد جان نداشت
پدر جان آمدی بی پیکری که
با اینکه بی بال و پری داری میایی
دیگر کسی به چهره ی قبلش نمیشناخت
اختران چشمهای خود بستند
یه مادری دارم بهشت زیر پاشه