دانلود بستهی متن اشعار محمد حسین حدادیان محرم ۱۴۰۱ همراه دانلود فایلهای صوتی به صورت یکجا در قالب فایل زیپ. مجموعهای بی نظیر از شعر و سبکهای اجرا شده. تایپ و انتشار اختصاصی از فروشگاه اینترنتی مهجه
کتاب مداحی دانلود کنید!
- شامل ۵۰ قطعه متن و صوت مداحی
- دستهبندیِ منظم و تفکیک شده
- زمینه واحد تک دودمه نوحه شور
- اشعار در قالب فایل وُرد [WORD]
- قابل ویرایش؛ تغییر فونت و اندازه
- قابل اجرا در موبایل و کامپیوتر
- قابل چاپ روی کاغذ
- بستهی صوتی یکجا با فرمت MP3
برای دانلود روی دکمهی افزودن به سبد خرید کلیک کنید. مشاهدهی آموزش تصویری خرید و دانلود محصولات اینجا کلیک کنید.
برای اطلاع از جدیدترین تخفیفها و تازهترین محصولات در شبکههای اجتماعیِ زیر, مهجه را دنبال کنید.
eitaa.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
.
فهرست اشعار محرم ۱۴۰۱ حدادیان
نسلاً من بعد نسل یجددون العزا
هر شب با یاد تو زیر نور ماه
حرم تو شده وطنم
قمر بنی هاشم ماه قبیله
طلیعه ی غم اومد صدای ماتم اومد
آرامش حرم تو برکت قدم تو
صدات زدم چقدر که خودمو برات زدم
با نام کربلا مستی شروع میشود از جام کربلا
وقت جدایی شد زینب کربلایی شد
آقایی و آقازاده لیلایی و لیلا زاده
ما عمرمون طی شد با غم تو
پاسبان حرم ثارالله
ای استاد فن خطابه
ای غم مقدسم راه مشخصم
هرجا که به پرچمش نگاه تو افتاد
هرکی بهش رو بزنه
ای بالاترین قسم برا فرج زینب
سر اومده عمه شب پریشونی
روز و ماه و سالمو از محرمت بگم
گفتی اربعین میام کرب و بلا الوعده وفا
بارونه چشم ترم زیبایی حرم
شده ولوله شده زلزله
بقیعو باید مثه عرش کنن
سید محشرم حسن جان
ما کیستیم سائل دست کریم تو
ان لقتل الحسین
حرم دلخوشی گداته
خاطره شیرین من از محرم اینه
تکبیر میکشه روبروی ازرقه شمشیر میکشه
هاله ای بر چهره از نور خدا دارد حسین
ذوبوا فی الحسین توبوا الی الحسین
اما ترونه کیف یتلظا عطشا
عالی مقام عالیجناب جلوه ای از او آفتاب
فنادا به ارض و سما جاء القمر
از ازل در طلبت چشم ترم گفت حسین
یارش میشه هوادارش میشه
قبل از من پدرم سینه زن تو شده
ای خدا با چه دلی زینب صدا میزد حسین
ماه بی تکرار علمدار سید و سالار علمدار
لیلای قصه ی مجنونی
وای از عطش و گرما یا عمی جیب الما
یه مشک و یه سقا لب خشک دریا
کعبه یک زمزم اگر در همه عالم دارد
آتش عشق تو در سینه ی سوزان من است
حجه الله فی خلقه میزنیم دور علی حلقه
شهید ابن شهید غریب ابن غریب
گریه زیاد کردم روضه زیاد خوندم
ای که به خشکی لبات دریا توسل میکنه
یه روزی آخرش تو روضه نفسم میگیره
پیروهنی رو که فاطمه بافته
از این بلندی میبینم تو رو عزیزم