دانلود بستهی متن اشعار سید رضا نریمانی فاطمیه ۱۴۰۱ همراه دانلود فایلهای صوتی به صورت یکجا در قالب فایل زیپ. مجموعهای بی نظیر از شعر و سبکهای اجرا شده. تایپ و انتشار اختصاصی از فروشگاه اینترنتی مهجه
کتاب مداحی دانلود کنید!
- شامل ۶۵ قطعه متن و صوت مداحی
- دستهبندیِ منظم و تفکیک شده
- روضه زمینه واحد تک دودمه نوحه شور
- اشعار در قالب فایل وُرد [WORD]
- قابل ویرایش؛ تغییر فونت و اندازه
- قابل اجرا در موبایل و کامپیوتر
- قابل چاپ روی کاغذ
- بستهی صوتی یکجا با فرمت MP3
برای دانلود روی دکمهی افزودن به سبد خرید کلیک کنید. مشاهدهی آموزش تصویری خرید و دانلود محصولات اینجا کلیک کنید.
برای اطلاع از جدیدترین تخفیفها و تازهترین محصولات در شبکههای اجتماعیِ زیر, مهجه را دنبال کنید.
eitaa.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
.
فهرست اشعار فاطمیه ۱۴۰۱ نریمانی
ز غم رها شده ام از به غم دچار شدن
مأمور به صبرم از خداوند
هرشب چشمای زینبو اشک چشمات
کار دنیارو میبینی فاطمه
رازق الارزاق اسوه اخلاق
قرآن میگه تو کار خیر سبقت بگیر
با غمت دل علی به غم نشسته
ای که میگی به روضه خون
اومدن توی خونم قدم زدن
نه فقط با دم مسیحا
افتادنش ز اسب سبب شد که
مادرم از غدیر میزد حرف
ای مجاهد مجاهد آفرین
پیمونه پیمونه ذکر مستیمونه
زن نگو شیر بگو خطبه نه شمشیر
شهر زیبای مدینه شده آبستن
مغتنم دیدند صبر رو به پایان مرا
به نام مصطفی به نام مرتضی
کاش میشد ببینم باز گل یاست
تو خواستی که هستم غلام علی
ای نور بیکرانه ای مهر جاودانه
میخورم غم روضتو عشقه پرچم
بی تو هرجا میروم احساس غربت میکنم
به التماس نگاه یتیم های خودت
سرو خمیده زخمی مظلومه
قربون صدا زدنت خیلی بی هوا زدنت
تو مادر حسینی و منم گدای حسین
سرمایه دارم تا که غم تو رو دارم
فاطمه آروم جونم بی تو تاریک میشه
اسم تو زینت عرش خدا شده مادر
بر مشامم میرسه هر لحظه بوی حرم
حرفام اگه یه ذره عامیونه است
چاره ای بر این غم سربار کن
دل شب گریه های بی صداشو
من عاذا ها خدایا فاطمه بود
مادرم کنیز فضه پدرم غلام قنبر
نفسم در نمیاد گریه کنم
بهشتم اونجاست که جای پاته
ها علی بشر کیف بشر
چرا باید خروش اشک هایت بی صدا
چه مبارک سحریه سحرای کربلا
پر از حاجتم حاجتم را روا کن
برای خواندن اول یاد میگیرند الفبا را
من ایستاده بودم دیدم که در افتاد
یه جای سالم به تن نداری
فاطمیه شد دل پریشونه
ترانه ی بهشت صدای مادره
مادرم بیمار است تا سحر بیدار است
به نام مادری که عطر نام او
پای روضه ها خیس بارون شدم
اونقده دوست دارم دلم میخواد
نمیخواهد مرا آن یار که دنیاست
هر نفس شعله ای از سوختنت می آید
حلالم کن حیدر نیومد
علی رو حلال کن واسه زخم بازوت
مادرونه اشک چشمامو نگاه کن
ای دار و ندار من چشماتو به روم نبند
بمون کم نیار چی شد روزگار
سربند میبندم بر سر حیدر یا حیدر
مگه میشه تو رو داشته باشم و
رو به پیری میرود هر روز نوکر بیشتر
طوری شده خانه حسن هر بار میگرید
دلتنگم فاطمه جان
زخم سرت بهتر میشه
ای مجاهد مجاهد آفرین
چکار میکنه کوفه رو عرصه ی کارزار
ذکر فاطمه به آوای جلی یا علی
چه خوبه کربلا مخصوصا غروب