دانلود بستهی متن اشعار ماه “رمضان ۱۴۰۲ حاج محمدرضا بذری” همراه دانلود فایلهای صوتی به صورت یکجا در قالب فایل زیپ. مجموعهای بی نظیر از شعر و سبکهای اجرا شده. تایپ و انتشار اختصاصی از فروشگاه اینترنتی مهجه
اینجا خبری از کاغذ نیست
- شامل ۳۷ قطعه متن و صوت مداحی
- + اشعار ولادت امام حسن مجتبی
- دستهبندیِ منظم و تفکیک شده
- مناجات روضه زمینه واحد شور
- اشعار در قالب فایل وُرد [WORD]
- قابل ویرایش؛ تغییر فونت و اندازه
- قابل اجرا در موبایل و کامپیوتر
- قابل چاپ روی کاغذ
- بستهی صوتی یکجا با فرمت MP3
کتاب مداحی دانلود کنید
برای دانلود روی دکمهی افزودن به سبد خرید کلیک کنید. مشاهدهی آموزش تصویری خرید و دانلود محصولات اینجا کلیک کنید.
برای اطلاع از جدیدترین تخفیفها و تازهترین محصولات در شبکههای اجتماعیِ زیر, مهجه را دنبال کنید.
eitaa.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
.
فهرست اشعار رمضان ۱۴۰۲ بذری
غروب بود که حی علی رسید به ما
سلام بر تو امامی که نفس تطهیری
چشمی که آلوده شده باران ندارد
هر زمانی در دلم درگیر طوفان میشوم
در خطا برخویش جرأت داده ام
عمریست تشنه کام تو هستیم ولی آب نیست
پدر از پسر خجالت کشید
نامحرم آوردم دل و محرم گذشتم
دلیل دارد اگر سر به زیر و غمگینم
حیا در چشم هایش بود غیرت داشت همت داشت
یه شهر و امامش نکردن سلامش
به اذن عالی اعلی به احترام علی
هرچه عمرم رفت و مویم شد سپید
معصیت زابراه کرده مرا
گرچه همیشه رازم پیش تو برملا بود
ای احترام واجبِ زینب دم غروب
سنگین شده اگرچه پرونده ی گناهم
خوش به حال هر دلی که با تو همدم میشود
شهر را تا خبر لطف کریمان برداشت
دستشونو گرفتیو رو سرشون دست کشیدی
به اولین روزه ی اباعبدالله
کریم و مهربان بود و مرا هم
تک و تنها شدم ای دوست مرا یاری نیست
شب بی تابی حسن شب بی تابی حسینه
زخم دلم بهتر نمیشه
به اشک دیده روان برای اذن دخول
خودم این زندگی رو برا خودم ساختم
منم و این شب میقات الهی العفو
توی تقدیرم بنویس قربونی مکتب خون خدا
به یک جمله بده بر قلب این دلداده تسکینی
این شهر بی وفا به علی مرحمت نداشت
عمریست گرچه خواندم با گریه ربنا را
پای دل در پیشگاه یار لغزش میکند
نشسته ایم که از آتشت امان برسد
چاره ی هجران یوسف جز غم یعقوب نیست
کلاف دست گرفتیم زر به ما دادند
کجایید ای شهیدان خدایی
شب جمعه که شود جرم و خطا میبخشند
اهل حرم بجز تو ندارند حاجتی
خورشید امشب شده سجاده نشین
صبح ازل طلوعش با طلعت حسن بود
بغض ها راه گلو را همه شب سد کردند