دانلود بستهی متن اشعار مداحی دهه دوم و سوم ماه محرم و ماه صفر ۱۴۰۳ حاج محمود کریمی حاج منصور ارضی حاج مهدی رسولی کربلایی حسین ستوده کربلایی حسین طاهری سید مجید بنی فاطمه سید رضا نریمانی کربلایی محمد حسین حدادیان کربلایی وحید شکری سید مهدی حسینی حاج حسین سیب سرخی کربلایی نریمان پناهی و حاج امیر کرمانشاهی همراه دانلود فایلهای صوتی به صورت یکجا در قالب فایل زیپ. مجموعهای بی نظیر از شعر و سبکهای اجرا شده. تایپ و انتشار اختصاصی از فروشگاه اینترنتی مهجه
کتاب مداحی دانلود کنید!
- شامل [۳۰۷] قطعه متن و صوت مداحی
- دستهبندیِ منظم و تفکیک شده
- از سیزده [۱۳] مداح کشور
- + اشعار محرم و صفر ۱۴۰۳ امیر کرمانشاهی
- + اشعار دهه دوم و سوم ماه محرم ۱۴۰۳
- روضه زمینه واحد شور
- اشعار در قالب فایل وُرد [WORD]
- قابل ویرایش؛ تغییر فونت و اندازه
- قابل اجرا در موبایل و کامپیوتر
- قابل چاپ روی کاغذ
- بستهی صوتی یکجا با فرمت MP3
برای دانلود روی دکمهی افزودن به سبد خرید کلیک کنید. مشاهدهی آموزش تصویری خرید و دانلود محصولات اینجا کلیک کنید.
برای اطلاع از جدیدترین تخفیفها و تازهترین محصولات در شبکههای اجتماعیِ زیر, مهجه را دنبال کنید.
eitaa.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
.
فهرست اشعار صفر ۱۴۰۳ ارضی
ابتدا زهرا شکست و بر دل ما غم نشست
سوز اشک فاطمه بر عالم و آدم نشست
آمدم مادر ولیکن بی حسین
او شده بی سر ولی من بی حسین
غریب و خسته و ماتم کشیده
مدینه کاروان از ره رسیده
ما ریزه خور سفره ی اطعام شماییم
در راه شما پیرو اسلام شماییم
خاتم الانبیا یاسین و طاهایی
فخر تو این شده بابای زهرایی
بیت پیغمبر پر از غربت شده
آسمان وحی در محنت شده
عمری سبو ز جام کرم میزنم حسن
نقش تو را به چشم ترم میزنم حسن
هی چشم میچرخانی اما گنبدی نیست
گلدسته ای صحن و سرایی مرقدی نیست
بر سینه شراره های غم خورد
چون ضربه به غیرت حرم خورد
شهر مدینه شد ماتم سرا امشب
سر مینهد حسین بر شانه ی زینب
حسن حسن حسن حسن
ای شاه بی حرم آقای با کرم
خون جگرها آمدند و در به درها آمدند
دست خالی های مانده پشت درها آمدند
دلتنگ مشهدم آقای خراسان
آقای مهربان یا حضرت سلطان
فهرست اشعار دهه سوم محرم ۱۴۰۳ ارضی
در روایات آمده که نبی
به تو فرموده بارها بِاَبی
ای کشتی نجات آقای کائنات
لبیک یا حسین
آن لحظه ای که بر گونه ات از زین فتادی بود
محشر همان ساعت که سر بر نیزه دادی بود
از نخستین نسل خلقت گریه بر او باب شد
داستان جبرئیل و آدمش را دیده ام
رنگ از رخم پریده بهارم خزان شده
من زینبم که همسفرم ساربان شده
زیبا هلال من چون ماه تابانی
جای آغوش من بر نیزه مهمانی
در پشت پرده بودم خلوت گزیده بودم
پنجاه و چند سال از مردم بریده بودم
اشک باریدیم پای داغ تو
با همین معیار سنجیده شدیم
درد دارم غصه دارم گریه دارم صبح و شام
جمله های نامرتب حرفهای نا تمام
خاتون محشرم رقیه ساداتم
من در سه سالگی پیر خراباتم
ای چشم یاد دشت عطش مثل رود باش
ای اشک لحظه لحظه به فکر فرود باش
سیدالساجدین سلطان الباکینم
هنگام بندگی زین العابدینم
رمز وجودی ماست راز حیات حسین
جلب کند خلق را جذبه ی ذات حسین
پیچیده بین دشت نسیم معطری
آمد زمان جنگ جوان دلاوری
فرزند مجتبی انی انا القاسم
مردانه میشود سوی میدان عازم
به نام نامی ات عرش معلی عطرآگین است
همان ذکری که با ما از دم روز نخستین است
تغییر کرده انگار از تشنگی صدایش
شیری نخورده اصغر تا که شود قوایش
دستان کوچکت مشکل گشای ما
خون گلوی تو امضای عاشورا
عاقبت صید خوارج میشوی
غم مخور باب الحوائج میشوی
غمخانه ی تو سرای خوبیست
مِلک تو عجب بنای خوبیست
آنقدر فاصله افتاده میان بدنت
ظاهرا با همه ی قوتشان میزدنت
آیات اصطفی در شأن تو نازل
جلوه ی انبیا بر صورتت کامل
از حرم ماه آسمانش رفت
الغرض نور دیدگانش رفت
مات ماندم ز شرح آیاتش
وقتی آیات می شود ماتش
میان خنده ی دشمن گرفتارم به دشواری
کنار علقمه جان میدهی یارم به دشواری
باب الحوائجی قبله ی حاجاتی
پور ام البنین عموی ساداتی
کیست زهرا روشنای آب ها
مرد مردان در دل مرداب ها
مقتل آورده است مادر سوخت
عالم آتش گرفته از این سخنش
سفره دار غم اباعبداللهی
ام الائمه ای تو عصمت اللهی
فهرست اشعار صفر ۱۴۰۳ بنی فاطمه
برای نوکری احدی
بی دلیل انتخاب نمیشه
روزها را با توسل کردنم شب میکنم
دارم از این ناحیه خود را مقرب میکنم
زینب اگر نبود امامت تمام بود
شکر خدا که سایه او مستدام بود
پس از تو جان برادر چه رنج ها که کشیدم
چه شهرها که نگشتم چه کوچه ها که ندیدم
ملائکه برات گریه ی مدام میکنند
برای روضه خوانی تو اهتمام میکنند
دو جرعه آب ندیدی رباب را کشتی
سه جرعه تیر مکیدی رباب را کشتی
عاشقت منتظره
چشم انتظارش هر روز به دره
پر از اشکم پر از شوقم پر از دردم پر از آهم
من امشب هیچکس را غیر بابایم نمیخواهم
با بال شکسته مویت را شانه میکنم
بر گرد سر تو خود را پروانه میکنم
چشاتو وا کن تو خرابه دخترتو نگاه کن
یه بار دیگه رقیتو صدا کن بابا حسین
تعریف کن برام کجا رفتی
عمه گفت پیش خدا رفتی
من نمیدونم کی کجا عاشق تو شدم
اسمتو من بلد بودم از روز تولدم
بخت از خواب پا نخواهد شد
دوست از ما رضا نخواهد شد
هر نفس هر بار در هر بار یا ام البنین
هر تپش تکرار در تکرار یا ام البنین
با بال شکسته مویت را شانه میکنم
بر گرد سر تو خود را پروانه میکنم
کنون که راه نداریم از حرم به حسن
سلام میدهم از دور دم به دم به حسن
میباره اشک آسمون
به غربت امام حسن
بی حسن قلبم سرگردونه
عمر من سر شد درِ این خونه
فهرست اشعار صفر ۱۴۰۳ حدادیان
دارم میرم از این دیار
سخت میگیره روزگار به تو ناحق
کرمو ببین عشق کن
علمو ببین عشق کن
وقت پیکاره
وقتشه مهدی ذوالفقارو برداره
آه ریان پشت اسمش بنویس عطشان
آه ریان جد ما به خاک و خون غلطان
همه کربلا شدن
توی کشتنت شریک
کی مثل تو حتی توی خونشم
غریبه غریبه
تو کریمی نمک زندگی نیستی
همه زندگیمی
دوباره یاد اربعین گریم میگیره
تو این مسیر دل شکسته غم میگیره
الوعده وفا
وقت مردنم بیا بالا سرم امام رضا
به ازل برمیگرده علاقم به حسین
داره بیشتر میشه اشتیاقم به حسین
تب جنونم تب حسینه
توی دنیا هر شب شب حسینه
مقتل میگه قتلگاه شلوغ بود
کاش بنویسن همه چی دروغ بود
کارشه از سنگ طلا درست کنه
از من بنده ی خدا درست کنه
من دلم آشوبه تو آروم دلی
امام رضا ای عشق بین المللی
افتادی از روی ذوالجناج
ای وای از قتلگاه
علی علی برو نجف
دوباره میطلبه تو رو نجف
منو رها نکنیا
بین بلا یا اباعبدالله
دلداده ی علمتم
تا دنیا اباعبدالله
فهرست اشعار صفر ۱۴۰۳ حسین طاهری
انی تارکم فیکم الثقلین
قرآن و علی کوثر و حسنین
حیاتنا حسین مماتنا حسین
حبیبنا حسین و حبه یجمعنا
دل ما به درد بخور نیست
با بدا بشینی یه طور نیست
ای عمه بیا ماه دلارا اینجاست
فرزند مددکار یتیمان با ماست
خواب بودم یه خورده بد بیدار شدم
یکی داشت نعره میزد بیدار شدم
دردونه ی این درگاه رقیه
ماه رقیه عشق اباعبدالله رقیه
ای پسر ارشد زهرا حسن
نام تو شد زینت دنیا حسن
مرهم آتش قلبم بشود حیف نشد
گفتم این اشک که مرهم بشود حیف نشد
همینجوری که گریه میکنه برای مادرش
سفره میندازه برای نوکرش
بریدم از جان و از جهان دل
زدم دلم را به نام حیدر
حسن جلوه جلوه جلی
خورشید منجلی
هرکی میگفت اللهم اجعلنا من خیر انصاره
وقت پیکاره وقتشه مهدی ذوالفقارو برداره
ببین دربار سلطان را
ببین آیینه بندان را
منو بشناس از زبون خودم
امام رضای مهربون خودم
فهرست اشعار دهه دوم و سوم محرم ۱۴۰۳ حسین طاهری
با همه ی وجود سینه میزنم
سینه میزنم بیمه بشه تنم
بدم المظلوم از خط علی هرگز
کوتاه نمی آییم
سر خاک کف پای تو یا حضرت سجاد
جان مست تولای تو یا حضرت سجاد
علی علی برو نجف
دوباره میطلبه تو رو نجف
نشونه ی جنونمی
ترونه ی زبونمی
بهونه ی شبونمی
هدانا هدانا بمحبة اباعبدالله
هدانا هدانا بزیارة اباعبدالله
یا اباعبدالله حبیب الله
یا اباعبدالله انیس الله
یا اباعبدالله ولی الله
فهرست اشعار صفر ۱۴۰۳ رسولی
السلام علی اهل مشایه
تا بهشت خدا وصله مشایه
ببار ای آسمون که بی قرارم
منم مثل تو خیلی گریه دارم
تو مپندار کربلا شهریست
عرش اعلا که گفته اند اینجاست
یکی آورده با خود گریه های گاه گاهش را
یکی در کوله بار کهنه اش بار گناهش را
بارون نبارید آسمون بادی بهت نزد
خورشید مراعاتت نکرد
واویلا به خیمه گاه
واویلا به کربلا
یا اباعبدالله الحسین
از اینجا تا کرب و بلا
هذا القلیل گریه ی سینه زناته
هذا القلیل به امید یک نگاته
گرچه باور نمیکنم اما
منمو کربلا خدا را شکر
برائته از مشرکینه
این اربعین اربعینه
اسیره یه نوکر اسیره تا وقتی که واست بمیره
همینه همه حاجتش که برات شهادت بگیره
آروم و قرار دل بی قرارم
غیر در خونت پناهی ندارم
دوباره نوبت روضه به اربعین افتاد
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
قرارمون یادت نره قرار اول
تو روی تل و من توی مقتل
تو کنار آبو آب به تو حرومه
زخم تو گلوتم بغض تو گلومه
او ندانست که در ترک تمناست بهشت
عمر زاهد همه طی شد به تمنای بهشت
غم اگه غم تو باشه میخرمش
دل بخواد کربلا باشه میبرمش
گرچه باور نمیکنم اما
منم و کربلا خدا را شکر
مثل پری که روی علمت تاب میخوره
یا کفتری که توی حرمت آب میخوره
فهرست اشعار صفر ۱۴۰۳ ستوده
زبونم وا نشد آخر
صدا کنم تو رو خواهر
باب امید باب نجات
روح عالم نبض حیات
نبض من تو دستای رقیه
زندگیمه بابای رقیه
من توی زندگیم به خیلیا دل بستم
هرکی یه جور شکست دل پریشونم رو
نوشتم از حال دلتنگی
که در دلتنگی قیاسی نیست
زیر آسمون گفتم حسین
دلِ پر جنون گفتم حسین
فهرست اشعار دهه سوم محرم ۱۴۰۳ ستوده
ای شاه بیت هر غزل ناب یا حسین
ای مقتدای همه اصحاب یا حسین
اینا همش کار امام حسینه
دلم گرفتارِ امام حسینه
با تو حالم خوبه اباعبدالله
سمت قبلم رو به اباعبدالله
به دلم گفتم اینو
نمیشه دیگه بهت دوباره فرصت بدم
خورشید پیشت عین فانوسه
لطفت دریا نیست اقیانوسه
دچار باید بود
بنده ی حیدر شهسوار باید بود
دلمو از همه کندم
که به زلف تو ببندم
سخته دوری از محبوبت
دوری از روزای خوبت
سینم از غمت سنگینه
قلبم واقعا غمگینه
غریبا وحیدا فریدا حسین جان
قبول شد توبه ی من
نه فقط من همه میگن تو دقیقا
بهترین معشوق عالمی
یاری نماند و کار از این و از آن گذشت
آه مخدرات حرم ز آسمان گذشت
فهرست اشعار صفر ۱۴۰۳ شکری
عشق همینه
یکی باید بمونه رفتنتونو ببینه
دوباره بازه دروازه ی عشق
نداره پایان اندازه ی عشق
ذکر نزول عطا یا حسن و یا حسین
علت لطف خدا یا حسن و یا حسین
وقتشه دل به دریا بزنی
سر به بیابون بزاری
بگم قسمت شد میرم کربلا
الهی جای التماس دعا
یه زائر خسته که بارشو بسته
با دل شکسته داره توی مشایه میره
صنما کربلا قبله نما کربلا
عکس تو سردرِ عرش خدا کربلا
چرخونده ذوالفقارو لشکرو ترسونده
همشون عقب نشینی کردن
چونکه خورشید به پوشاندن او مأمور بود
زینب و بی معجری از ذهن عالم دور بود
علم بردارو جهان را حیران کن
علم بردارو ستم را ویران کن
سیدالشباب اهل بهشت حسنه
سرنوشت حسنه
هنوزم یادمه مثل اول
چی میدیدم تو مقتل
چل روزه که خونه دلم
زیر چشمام کرده ورم
کاش میشد زمان به عقب برگرده
ای کاش میشد برگردم به بچگیم
دلشوره داری سینه زن
از ته دل سینه بزن
آقامی مورد علاقمی تو
چه مبارکا غمی تو
هیچکی تو دلم نمیگیره جاتو
حرفای دلم رو میزنم با تو
دلبرم سایه ی سرم
شور محشرم اباعبدالله
چون که خورشید به پوشاندن او مأمور بود
زینب و بی معجری از ذهن عالم دور بود
ای همراه پنجاه و چند ساله
پای جسمت کارم شده ناله
دنیا رو گشتم دنیا زیبا نیست
قطعا این دنیا پایان ما نیست
ای والا شوکت ابالفضل
کوه غیرت ابالفضل
آرزومه مرگ اینجوری واست
خوش به حال اونکه جون بده راحت
پیش کوثر میخونی الرحمانو
فتنه فرداست آقا نبین الآنو
به کوری چشم زن فتنه فقط بگو حسن
تمام اوصاف علی رو داره مو به مو حسن
جلوه ی حیدر داره چشمای اباصالح
دنیا هم میشه یه روز دنیای اباصالح
ای بهترین سرآغازم
آقای دست و دلبازم
یه عمره اعتقاد داریم
درسته که به آل حیدر
زیر تابوت گریه میکنم داداش
مات و مبهوت گریه میکنم داداش
قربه الی الله بخونیم از جانا
بسم رب الحیدر شخصیت مانا
در جهان پیچیده
از پشت در صدای رجزهات
بسم الله به نام شاه نجف
قربون مرام شاه نجف
امام رضا ببین دلم گرفته
کنج حرم قلبمو غم گرفته
من کتاب الله ام یعنی قرآن
بشنون حرفامو اهل ایمان
توی کربلا جلو گنبد طلا
بی معطلی صحن عباس علی
فقر محضم
من بدون تو دووم نمیارم حتی یه لحظم
نور نجفه پر شور نجفه
هرجا اسم جنت اومد
زندگی بدون کربلا حرومه ته آرزومه
مگه چند محرم و صفر میبینم
قدر این شبا رو خوب باید بدونم
فهرست اشعار صفر ۱۴۰۳ کریمی
ابر باران حسین حسن
جان حسین حسن
بانی خان حسین حسن
تو دل بارون زیارت نامه میخونه دل مجنون
به لب اذن دخول تا توی ایوون طلای تو
چه رسمیه رسم زمونه
یکی بره یکی بمونه
خراب یک نظر از چشم نیم خواب تو ایم
به حال ما نظری که ما خراب تو ایم
دین منی علت عاشق شدنی
برای طفل بی زبون
شوق زبون باز کردنی
آنگونه که حاجیست در احرام پیاده
من هم شده ام سوی تو اعزام پیاده
واسه ی زیارتت دست شستم از همه
قید دنیا رو زدم جز غم خودت حسین
یابن الطاها یابن الزهرا یابن الکرار حسن
یابن المشعر یابن الحیدر یابن الکرار حسن
یکی بود فقط تو بودی و دلم
یه چی بود عشق تو ریخت تو گلم
الا جانم تو را قربان برادر
بخوان قرآن بخوان قرآن برادر
غم تو آمد و از دیده ام حساب کشید
بساط گریه ی هر شب به آفتاب کشید
مانند اسیر های ترک و
روم آمده بین شام زینب
خراب یک نظر از چشم نیم خواب تو ایم
به حال ما نظری که ما خراب تو ایم
داره شب میشه دیر کردی
عمو جان عمو جان عمو جان
ابالفضلی ام تا قیامت
ابالفضلی ام تا همیشه
منم ساقی دریادل
منم در کربلا حلال هر مشکل
كم آمدست مرغ دلم آب و دانه اش
خال لبت كجاست كه گيرم نشانه اش
درد و دل بکن بابا با دخترت
بگو کی پیرهنتو گرفته بود
مرهم کنون به زخم رسیده چه فایده
بابا سرت رسیده بریده چه فایده
اگه پر از غم بی حسابم
اگه شبا نمیبره خوابم
بی تو حال بنده ی فراری
بد بیاری پشت بد بیاری
چه میشد در پس شبهای تار ما سحر باشد
خدایا این طبق کاش از عزیز ما خبر باشد
منم دختر ثارالله
گل پرپر ثارالله
هنگام دفنم آمدی حسین جان
بین جماعت دیدمت حسین جان
مرا هزار امید است و هر هزار تویی
شروع شادی و پایان انتظار تویی
نازم آن آهو که ضامن شد امام هشتمینش
میسزد گر حور گردد با تفاخر همنشینش
در سماوات بانگ غم دادند
بی کسی را دوباره سم دادند
من کسی غیر تو دارم بگو
کسی نیست بجز تو کسی نیست
دم دمای غروب بارونم
بی سر و سامونم پریشونم
فرشته در حرمت جان نثار می آید
نسیم سوی شما بی قرار می آید
حبیب و لیس الحبیب مثله
طبیب و لیس الطبیب مثله
برادر نگو بگو سایه ی سر
یه لحظه تماشای خندش با دنیا برابر
خفته به خون برابرم واویلا واویلا
ای نازنین برادرم واویلا واویلا
وصف تو شنیدیم دریغا نشنیدیم
رخسار تو دیدیم ولی حیف ندیدیم
صلح وقتی به معنی صلح است
که پذیرنده سنگری دارد
واسه ی زیارتت دست شستم از همه
قید دنیا رو زدم جز غم خودت حسین
سنگ عقیق اگر بتراشم برای تو
باید که از جگر بتراشم برای تو
اون روز که همه فکر یه کاری اند
اون روز که همه تو آه و زاری اند
فهرست اشعار صفر ۱۴۰۳ نریمانی
بدون عشق حسین
عشق به من نمیاد
برخیز و پای عهد بمان
خیره شده چشم جهان
چه احتیاج به لطف کسی گدای حسن را
چرا که دیده به چشمان خود عطای حسن را
به هیچ کس نگو که خورده ام زمین
به هیچ کس نگو عزیزم آفرین
گریه کردی پسرم
من بمیرم تو دیگه مردی پسرم
صدای در دری که تو شعله سوخت
دری که یه میخو توی سینه دوخت
سخته ولی شیرینه
سختیش به دل میشینه
آغوش تو باز امام حسین
ای محرم راز امام حسین
اگر که منتظری از گناه صرف نظر کن
بیا به خاطرم از اشتباه صرف نظر کن
کوفه که شهر علی بود چنان کرد به من
وای از شام که بغض پدرم را دارند
چرا افتاده بین ما جدایی
نمیدونم کجای کربلایی
نگران بودی
کاش علمدارت بود در امان بودی
دل ما به درد بخور نیست
با بدا بشینی یه طور نیست
دنیا رو گشتم دنیا زیبا نیست
قطعا این دنیا پایان ما نیست
خواب دیدم که تنت رو زمین
نفس میزدی گلوتو برید
دلخوری نیست در این قافله از هیچکسی
به خدا من که ندارم گله از هیچکسی
همه شادند دخترت گریان
همه خوابند دخترت بیدار
نشناختمت هنوزم خودت بگو کدومی
نکنه روبرومی خودتی یا عمومی
گرچه هستم پست و بی مقدار تحویلم بگیر
خواهشی دارم بیا این بار تحویلم بگیر
کشید فاطمه آه و نی از نوا افتاد
شراره ای به دل پاک انبیا افتاد
خمیده خمیده رسیدم به تو
شکستم شکستم دم جسم تو
منو به کربلا برگردونم
من همون عاشق سرگردونم
من که برایت غیر دردسر ندارم
مثل بقیه چشم های تر ندارم
خورشید من آمدی شبانه
قدری بغلم کن عاشقانه
نکنه به زور برگشته
اونقده صداش زدم
خواب دیدم که تنت رو زمین
نفس میزدی گلوتو برید
خسته ام بسکه بین این صحرا
چکمه هایم خراب شد از بس
دوباره بازه دروازه ی عشق
نداره پایان اندازه ی عشق
یادت میاد میومدم رو شونت
همیشه بوسه میزدم به گونت
ریحانه رقیه حنانه رقیه
میگم از ته دل جانانه رقیه
بنویس اسم منو تو دفترت
قاطی اونا که دوسشون داری
بی سر و سامانم ای محبوب سامانم بده
تو سر و سامان به این حال پریشانم بده
مرا با یک نظر اهل نظر کن
مرا تا زنده ام اهل سحر کن
به مانند سر زلف پریشانت پریشانم
ز جا برخیز علمدارم ز جا برخیز ای جانم
علی رو حلال کن واسه زخم بازوت
علی رو حلال کن واسه درد پهلوت
بلندشو علمدار علم رو بلند کن
بازم پرچم این حرم رو بلند کن
جوونیمو پای غمت دادم رفت
غم دلم به پات که افتادم رفت
نگام کن بغلم نمیکنی تو لااقل صدام کن
چارده قرن بدون تو به ما سخت گذشت
از زمانی که تو رفتی به گدا سخت گذشت
بیابانی که خون بر قلب زینب شد همینجاست
همانجا که تن تو نامرتب شد همینجاست
عمامت رو غارت کردن
پیش چشمام دورت کردن
از تو یک عمر شنیدم و ندیدیم تو را
به وصالت نرسیدیم و ندیدیم تو را
منم زینبی که غریبیتو دیدم
توی نصفه روز از زمونه بریدم
یه تیکه عبا و یه تیکه عمامه
چی از تو گذاشتن بجز تکه جامه
من شدم مایه ی آزار ببخشید مرا
بدی من شده تکرار ببخشید مرا
نمیدانم چه کردم که به هجرانت دچارم من
میان میکده هستم ولی بی اختیارم من
به نام خدای جهان آفرین
خداوند آب روان آفرین
رو تنش پا نزارید کمتر اذیتش کنید
زود راحتش کنید
بیا اجازه بده میهمان تو باشم
تمام آرزویم هست از آن تو باشم
کشیدم از عذاب دوری ات چه دردسرهایی
گلاویزم ز هجرانت همیشه با خطرهایی
زائر اربعین سلام رفیق
آب قدری بنوش خسته شدی
آن شب که من از ناقه افتادمو غش کردم
بابا تو کجا بودی از ما تو جدا بودی
اصلا خبری از منِ بی حوصله داری
با اینکه خبر از دل این قافله داری
تا رفتم از حال
گوشواره خلخال گم کردم
وقتی دلم آشوبه دلگیره
بهونتو میگیره
صلی الله علیکِ رقیه بنت الحسین
بردی با کرامتت عالم رو به زیر دِین
ای که شد زنده به عشقت دل هر مرد و زنی
تو همان نفخه ی روحانی جان در بدنی
اشک هایش به مادرش رفته
سینه ی پر شراره ای دارد
راهمونو بست فکرشو نمیکردم
مادرم نشست فکرشو نمیکردم
دریا کنار درد من اندازه ای نیست
جز بی کسی دیگه ازم آوازه ای نیست
روزگار من با غم دلم سر شد
حال مادرم هر دقیقه بدتر شد
هیچکی نبود بگه این گل که پرپره
این زن که میزنید ناموس حیدره
خستم خالیه ببین دو تا دستم
دلمو به کرمت بستم
رسیدم از سفرو هرچه دیده ام حسن است
که اربعین همه اش هم حسین هم حسن است
اولوالامر الحسین امیر اربابی
نور عالم تابی نابی و نایابی
اگرچه گریه نمودم دو ماه با غمتان
مرا ببخش نمردم پس از محرمتان
آرزوی وصل تو آتش به جانم ریخته
درد دل باتو سخن ها بر زبانم ریخته
ساحت عرش غرق غم ها بود
جگری در حصار سم ها بود
افتاد انگار داره دست و پا میزنه
ای داد انگار داره مادرو صدا میزنه
موج پرچم تو
حالمو عوض میکنه
اونی که پهنه سفرش این شبا
گداشو میبینه
جز در پر خیر شما
همه درا بسته به روم