مهجه | دانلود کتاب مداحی و مولودی همراه صوت سبک
دانلود بسته‌ی متن اشعار سید مهدی میرداماد محرم ۱۴۰۲ همراه دانلود فایل‌های صوتی به صورت یکجا در قالب فایل زیپ. مجموعه‌ای بی نظیر از شعر و سبک‌های اجرا شده. تایپ و انتشار اختصاصی از فروشگاه اینترنتی مهجه
کتاب مداحی دانلود کنید!
- شامل ۴۱ قطعه متن و صوت مداحی
- دسته‌بندیِ منظم و تفکیک شده
- روضه زمینه واحد تک دودمه نوحه شور
- اشعار در قالب فایل وُرد [WORD]
- قابل ویرایش؛ تغییر فونت و اندازه
- قابل اجرا در موبایل و کامپیوتر
- قابل چاپ روی کاغذ
- بسته‌ی صوتی یکجا با فرمت MP3
برای دانلود روی دکمه‌ی افزودن به سبد خرید کلیک کنید. مشاهده‌ی آموزش تصویری خرید و دانلود محصولات اینجا کلیک کنید.
برای اطلاع از جدیدترین تخفیف‌ها و تازه‌ترین محصولات در شبکه‌های اجتماعیِ زیر, مهجه را دنبال کنید.
eitaa.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
.
فهرست اشعار محرم ۱۴۰۲ میرداماد
محشتم بخوان روضه اولِ محرم شد
سلامنا حسین امامنا حسین
همه آبرومو از همین علم دارم
مسیر پر نور مسیر پر خیر
لرزانده غربت تو دلِ روزگار را
منای وصل خداوند اکبر است اینجا
دل به دریای بلا بزن البلاء للولا
ای یار که به دل داری عشق کربلا
انگاری توی دل من آتیشه
لا حول و لا قوه الا بالله
حالا که اومدی پیشمبازم آغوشتو وا کن
سوختی سوختم شبیه همیم
از سفر برگشتی قربونت برم
ای یار که به دل داری عشق کربلا
از سفر نور دیده برگشت
انتقامش را گرفت اینگونه با اعجاز آه
من با تو خوشم دنیام حرمه
بهترین بنده ی خدا زینب
ای یار که به دل داری عشق کربلا
نوبت خواهرت رسیده
نحن ابناء زینب کبری
پرچم سبز افتخار حسن
عمه ببین عمو چه بی حال شده
ای یار که به دل داری عشق کربلا
خدا کنه که عمه جون نبینه
ای شهادت تو را شهد شیرین به کام
میپیچه تو گوشم صدایی
ای یار که به دل داری عشق کربلا
پا بر زمین نکوب عمو در کنار توست
این جمله واجب است بگوییم و بشنویم
آب که نخوردی تشنته میدونم
ای یار که به دل داری عشق کربلا
مگه من مادر چند تا پسرم که کشتنت
که هستی حسینی تو یا حیدری
پاشو عصای دست بابا
ای یار که به دل داری عشق کربلا
شد شب هشتمو بسه صبوری
اشهد ان علیِ اکبر
گریه کردم مطهرم کردند
همه ی گره ها وا میشه با یا ابالفضل
از آسمون ماهمونو زمین زدن
میزنم دم ز علمدار رشید حرم عشق
دست خدا دو دست علمدار زینب است
من زینب صبور تو بودم ولی حسین
دلم گرفته دوباره این شبا برا حرم گرفته
غروب بود و زنی که دوباره حیران بود
