دانلود بستهی متن اشعار سید مجید بنی فاطمه محرم ۱۴۰۳ همراه دانلود فایلهای صوتی به صورت یکجا در قالب فایل زیپ. مجموعهای بی نظیر از شعر و سبکهای اجرا شده. تایپ و انتشار اختصاصی از فروشگاه اینترنتی مهجه
کتاب مداحی دانلود کنید!
- شامل [۷۹] قطعه متن و صوت مداحی
- دستهبندیِ منظم و تفکیک شده
- روضه زمینه واحد شور
- اشعار در قالب فایل وُرد [WORD]
- قابل ویرایش؛ تغییر فونت و اندازه
- قابل اجرا در موبایل و کامپیوتر
- قابل چاپ روی کاغذ
- بستهی صوتی یکجا با فرمت MP3
برای دانلود روی دکمهی افزودن به سبد خرید کلیک کنید. مشاهدهی آموزش تصویری خرید و دانلود محصولات اینجا کلیک کنید.
برای اطلاع از جدیدترین تخفیفها و تازهترین محصولات در شبکههای اجتماعیِ زیر, مهجه را دنبال کنید.
eitaa.com/mohjat_net
t.me/mohjat_net
.
فهرست اشعار محرم ۱۴۰۳ بنی فاطمه
با استعانت از اشک علی الدوام حسین
از دوری راه یا اباعبدالله
روضه ی تو یه شعبه از کربلاست
ای کشتی نجات جانم به کربلات
با اجازه از خداوند تعالای حسین
از مسلم سفید به شاهنشه دلیر
پیک سحر میرسد از کربلا
عزت دادی
تو سایه سار پرچمت نعمت دادی
عالمی داره عالم خودت
وقتی غمت همیشه به عالم مقدس است
غبار دشت بالا رفت و میشد کاروانی آن میان پیدا
منم مثل رباب خیلی دلم شور میزنه
قال مولانا الرضا
قافله نه سلسله ی موی دوست
از آن خوشم که شدم نوکر سرای حسین
از دل خون صحرا خون خدا رسیده
خیمه بر پا کن از این تنهای خسته تب بگیر
اونی که درد دلا رو
نام تو را هرجا شنیدم گریه کردم
من آن مجاهد نستوه خردسال اسیرم
مرغ اسیر هم وطنش فرق میکند
شبا که ناله میزدم نبودی
پدر آخر چرا دنیا به ما آسان نمیگیرد
در خونه ی خدا دستت بازه
بوسه ای میگیرم و جان بر تو اهدا میکنم
حرارة فی قلوب لاتبرد ابدا
از ازل خورشید انور زینب است
از روی خاکا علمو برداشت
اسیر عشقم و غیر از بلا نمیخواهم
این دو تا شیر نر بیشه ی مولا هستند
فریاد بلند استقامت زینب
چی میشه آقا زندگی من
درخت های امیدیم از دیار حسن
غرور کودکی ام را به خنده پا نزنید
نه انقدر دورم که صدام به تو نرسه
هدانا بکرامة الحسن
نه تو عالم فنا توی عالم بقا
خدا به عشقش مباهات میکنه
دلم مرغ لب بام تو باشد
به نام نامی شیر جمل به نام حسن
تیغ بران را در این میدان به کف باید گرفت
زینب ای مرد آفرین
من قاسممو زمان پیکار من است
ای عمو فتح نمایان کرده ام
ماه را در مسلک شب میکند معنا حسین
حرمله وصله ی جونمو گرفت
گلویت را شبی ترسیم کردم
توی دل من چه اشتیاقیه
تو روضه ها دستامو تکون میدم
این گلوی سرخ و سفیدت
رباب میدهد ندا بای ذنب قتلت
شکسته پشت غم از بار غصه های رباب
آدمو زیر و رو کرد اسمت
در سینه ی ما که تا ابد بی تاب است
برای نوکری احدی
اونی که درد دلا رو
از غار حرا شخص پیمبر آمد
ما را شکار تیر مژگان کرد ابالفضل
تا عمو زودِ زود برگردد
ای مشک آب دووم بیار نوبت تو رسیده
میون قلب معرکه غوغا شده
یا حامل اللوا یا حامل اللوا
نا گفتنی باشد
مثل نم دریا به روی سوزنی باشد
عالم سر بازار حسین ابن علی
تویی دریای بی پهنای خلقت ما نمت هستیم
سایه ات بر سر من هست ولی فردا نه
دو خط احکام یادش بده اسلام یادش بده
دلم برات پر میزنه
آقای کریم یا اباعبدالله
خیمه ها میسوزد و شمع شب تارم شده
یه عاشق تو فراق همش جون میکنه
من زینبمو قافله سالار تو ام
دل هرکی یه یاری داره