تو جنگل توی کوه کجایی بگو داریم در پی ات جستجو می کنیم یه عالم برات درد و دل داشتیم با عکسای…
به به عروجی چنین در ره عشق وطن غصه ی مردم به دل جامه ی خدمت به تن راه رجا بسته نیست…
روضه را از جنان سیاحت کن خیز و تعظیم رو به ساحت کن خستگی ناپذیر خدمت خلق بعد از امروز خواب راحت…
عدالت در میان مردمی برپا اگر باشد چه جای عیب اگر سهم فقیران بیشتر باشد برای شاه با رعیت نشستن فخر خواهد…
سراپا وسعت دریا گرفتی مرد میدان ها میان قلب مردم جا گرفتی مرد میدان ها رجائی زنده شد در خاطرات مردم ایران…
رضا در روز میلادش تو را در عرش مهمان کرد خبر در کمتر از یک لحظه دل ها را پریشان کرد میان…
دیروز اگر بودند دوشادوش مردم امروز برگشتند در آغوش مردم آنها که محو عالم لاهوت هستند آری همین هایی که در تابوت…
چه دلهره ی بی پایانی به ساعت هشت به زمان هشت یا امام رضا غروب دعای توسل دست به دعا دل ها…
آرام آمد پشت در مادر انگار در کوچه صدایی بود شیون به گوشش میرسید از دور دل مویه های غم فزایی بود…
هر چه صدا کردیم ابراهیم اسم تو حتی برنگشت از کوه آنقدر روحت بی قراری کرد جسم تو حتی برنگشت از کوه…
کشانده ای دل یک شهر را به همراهت سفر بخیر و سلامت خدا به همراهت عبای ساده ی تو سایه سار مردم…
کاش بیدار شوم آمده باشی به خراسان بعد کرمان و بشاگرد و گلستان و لرستان کاش بیدار شوم اول اخبار تو باشی…