این چنین پرواز در اوج رهایی عزت است آسمانی رفتنت ای مرد خاکی حسرت است از امامت خادمی را با شهادت خواستی…
ایران شده یک دست بیایید و ببینید این اوج وفاق است بیایید و ببینید آن می که زلال و علوی و رضوی…
آه از چرخ فلک ای داد از تو روزگار داغ سنگینیست داغ عاشقان بیقرار رفته ای ای مرد و بعد از رفتن…
اندوهگینم مثل ابری که باران روی بالگردت شد هم درد مردم بودی و آن شب جنگل پناه کوه دردت شد تا آمدی…
آن شب که ابر و بارش باران بود آن شب که در دل همه طوفان بود آن شب که دیده ها همه…
اگر چه گمنام اگر چه پنهان خلوصش اما اثر که دارد من از جهادش خبر ندارم خدایش اما خبر که دارد رجاست…
از اول ابراهیم همت داشت تا مثل استادش بهشتی شه خورشید بود و رو زمین افتاد تا آسمون کشور ابریشه همراه مردم…
آری همین امروز و فردا باز میگردیم ما اهل آن جاییم از اینجا باز میگردیم با پای خود سر در نیاوردیم از…
آخرین لحظه رو به روی حرم جز شهادت چه خواستی از او گفته بودی که ضامنت بشود در شب جشن ضامن آهو…
اخبار وهم آلوده و اخبار در مه پیچیده آواز غمی انگار در مه ای دشت ها کو رد پای رود در برف…
نفس تو سینه ی محراب حبسه هوا بغضش گرفته ابر خسته است کی از دنیا دلش انقدر خونِ که حتی صبرشم از…
ایران ای سرای امید بر بامت سپیده دمید بنگر کز این ره پر خون خورشیدی خجسته رسید اگر که دلها پر خون…