آواره توی کوچه هام کاش میرسید به تو صدام کوفه نیا غریب شدم غریب اقام کاش دستای من برات نمی نوشت نامه…
سه غم آمد به جانم هر سه یک بار غریبی و اسیری و غم یار اخ به ما گفتی غریبی و اسیری…
شام غریبونه نه دیگه باغی مونده و نه دیگه باغبون شام غریبونه همه یا سیلی خوردن و یا قدشون کمون شام غریبونه…
ما دیده گریان داریم ما حال پریشان داریم هم مغرب خونین داریم هم شام غریبان داریم تویی شهید و من اسیرم الهی…
هر دیده ای که دیده گریان نمیشود هر سینه ای که سینه سوزان نمیشود هر گریه ای که گریه چشم انتظار نیست…
خوش به حال هرکی که براش تب کرده روزش رو به عشق هیئتش تب کرده خوش به حال اونکه دم در وایساده…