ماه شب تار زینب سالار زینب جانا برادر ارامش خواهر رحمی به حال من این لحظه اخر من با تو از اول…
بیا اسما کمک حالم دلم دریایی از درده ببین خیبر شکن امشب چه زانویی بغل کرده تو سینم کوه فریادم ولی به…
بد به دلت راه نده آقا من که نمردم حقت و میگیرم از اینا من که نمردم گریه نکن میمیره زهرا من…
باز برای مشک تو عباس چشم من و خواهرت دریاست من دیگه کنیزتم مادر مادر تو حضرت زهراست ممنونم فدایی غریب کربلا…
با اشک لرزون اومدم با قلب محزون اومدم با فاطمیون اومدم مادر با آه سوزان اومدم با چشم گریان اومدم تا بیت…
اگر دیدی گل یاسی به روی چهره نم دارد مپرس از درد و اندوهش مجال گریه کم دارد نشاط صبحِ باغی را…