غرورم له شده مثه بدنت همه چی رو بردن با پیروهنت سرمو شکستن مثه سر تو همونطوری که تو رو زدنت چوب…
آخرین شب خواهره کاشکی امشبم بگذره زنده میشه پیش چشام روز و شب همین منظره یادمه تب داغ صحرا و لب خشک…
بستر من رو به قبله است زینب تو داره میمیره دست علمدار الهی زیر تابوتمو بگیره دم آخر ای حسینم تو غریبی…
همه رفتندو من جاماندم ای دوست ز بخت بد به دنيا ماندم اي دوست چرا رفتي مرا با خود نبردي ببين بعد…
شب تاره بی قراره دلی که چاره نداره نفسم مونده تو سینه چش من به راه یاره شب تاره شب تاره تو…
برپا دوباره روضه ی غم پروری شده غم مونس شب سفر خواهری شده با نفس های آخر عمرش اشکای غربت روی پلکاشه…
بین نامحرم ببین تو زینبت تنها شده همدمم از بعد یارم رأسِ بر نی ها شده دیده خواهر ساربان را بر سر…
من شمع رو به قبله ام گردیده خاموش شعله ام در سوگ پروانه تفسیر درس عصمتم شد درد و غربت قسمتم از…
من حیدرمو جنگ آورمو مریم نداره شأنیت مادرمو شمس و قمرم فوق بشرم مومن شده از اول بعثت پدر انا عین الله…
بگو به عاشقای بی قرار بخونن غزل به عشق یار که میزنن پرده هارو کنار از اون روی ماهش بگو به سوارای…
یا محمد الجواد هله یا باب المراد یا فؤاد و یا مراد و یا جواد الله الله الله یابن الرسول الله تویی…
از شوق دست و پامو گم کردم تا صبح دور آقام میگردم از خوشحالی دارم بال و پر در میارم دوست دارم…