با تو رها میشه دل از رنج و محن نام تو شد ذکر علی الدوام من ای پسر اول فاطمه مدد یا…
نه تنش جا واسه نیزه داشت و نه کسی نیزه داشت به جایی بزنه هرکی هرچی داشت تو مقتل می ریخت جا…
من از اهالی دیار عشقم من از قبیله و تبار عشقم هنوزم از دم امام امت هلاک عشق و بی قرار عشقم…
روح اراده ای با اقتدار پشت حسین ایستاده ای هم شیرزاده ای هم شیر زن شدی و دو تا شیرزاده ای فخر…
جانی و جانان جان سنه قوربان حضرت سلطان جان سنه قوربان من شب حُر اومدن تو خوبی و من بدم قدم برات…
زنای خیمه رو موقع فرار ببینن بی چادرن دِق میکنن اینا خواهر زاده های حسنن زنا سیلی بخورن دِق میکنن من میرم…
خواهرت را دریاب دو پسر دارم و یک سینه ی از غم بی تاب مات تصویر غمت اشک در گوشه ی چشم…
کفشهایم را پر از شن کرده بودم آمدم خاک بر فرق و محاسن کرده بودم آمدم پیش روی مرکبم پای پیاده آمدم…
شبیه سایه به دنبال شاه می آمد ز شام و کوفه برایش سپاه می آمد حسین معنی آزادی است این حُر بود…