زنده ام با حب الحسین در بند دلدارم زندم با حب الحسین در بند دلدارم دور از تو بیمارم ای یارم ای…
خسته بود آقا تازه روی مرکبش نشسته بود آقا میزدن سنگ سرش شکسته بود آقا خسته بود آقا تک و تنها رفت…
خبر داری از حال مادرت خبر داری از غصه پیر شدم خبر داری از بعد کربلا زمینگیر شدم بگو ببینم راست میگن…
بانوی دینه لیلاترینه اقیانوس وفا بی بی ام البنینه ملیکه ی روی زمینه مست امیرالمومنینه فاطمه ام المومنین و ام ادب ام…
والقمر اذا تلاها نازل شد بر رخسار ماهت والیل از دستان خداوند افتاده بر چشم سیاهت لاسیف الا تیغ ابروی تو حبل…
همخونه ولی الله ام البنین سلام الله ای دامن تو پر از ماه ام البنین سلام الله از سِرِ فاطمه آگاه ام…