بیشتر از بیشتر از بیشتر میشود از عشق دلم ریشتر من که اویسم ز قرن امدم وقت ندارم به خدا بیشتر لیله…
چش به راه بهار آدما مثه بید میلرزیدن از سیاهی شب ادمای سفید میترسیدن تو اومدی هوا گرم شد دلای سنگ ما…
جونمو عشقت به لب هام آورده حال دلتنگی پریشونم کرده میکشم فریاد تو اوج بد مستی ای همه دنیا اقام برمیگرده میخوام…
پا به پای دل شیدای خودم میذارم گل روی دستای خودم قمر نیمه شعبان که رسید رسیدم خدمت اقای خودم سحر سامرا…
تو باغچه پاییزی من قاصدکی خبر میداد شادی مثل غصه مرده امشب دره خونم و زدن خونه دل در وا شد دیدم…
غرق در اندوه و غمم رفته ز کف چاره من در طلبت روز و شب این دل اواره من داغ من از…
زده آتیش به جون من زهر کینه بیا مهدی سامرا شد برای من چون مدینه بیا مهدی ای قرار دلم بیا همه…
شب شب شادی دل شادم از غم و غصه ها ازادم انقده خوبه که انگاری توی ظرف عسل افتادم اومده یابن الحسن…