مرتضی شیر دلاور مرتضی ساقی کوثر اسم تو رمز نجاته سیدی حضرت حیدر خودم ایل و تبارم تموم کس و کارم فدا…
فتادم از پا به ناتوانی اسیر دردم چونان که دانی رهایی از غم نمی توانم تو چاره ای کن که می توانی…
نوکر حضرتی شاهم و مهمان نجف راهم افتاده دوباره به خیابان نجف نجف از یُمن علی قدر و بهایی دارد شدم از…
عطر و بوی دل انگیز سحر میوزد بر گلستان دل بوی خوش وصال ناز گل برده هوش از سر و جان دل…
از من سلام و درود به اونکه قلبم ربود اینقدر میگم یا علی کوری آل سعود میلاد مولامه همه دنیامه با علی…
در عاشقی که حد و نصابی نیاز نیست ابراز عشق کن که حجابی نیاز نیست البته عشق مد نظر عشق حیدر است…
هم روت خوش ابروت خوش هم صوت و هم هُرم صدا هم دیده خوش نادیده خوش هم لطف تو خوش هم جفا…
علی خدا نبود بنده خداست علی ولی به نام خدا واقعا سزاست علی اگر نکیر بپرسد بگو خدای تو کیست بگو خداست…
خوشا آن دل که شکار حیدر شد رطب خورده دست شاه خیبر شد اگر گفتن عمرت بگو در راه غلامی علی و…
اگرچه خسته اگرچه بدون حوصله ایم اگرچه ما بَده این روزگار پر گله ایم به کار و بار جهان هرگز اعتباری نیست…
به علی دل بستم عشقو فهمیدم من بهشتو تو دُر نجف دیدم نجف اشرف رویای شیرینم بی وضو ایوونش رو نمیبینم روزی…
من خراب سبوی تو هستم فدایی روی تو هستم سگ سر کوی تو هستم حیدر حیدر تو تو دستته عالم امکان تو…