وقتی درو سوزوندن لگد به در کوبیدن با هم در و زدن به پهلوت محکم صدا زدی که فضه بچم تا پشت…
آسمون داره برای من گریه میکنه پا به پای گریه های من گریه میکنه چشم من دیگه بعیده که وا بشه بابا…
چشماتو وا کن حالم خرابه بد تر از این بوی خاکستر و دود بوی شراب ِ میگم بابا شاید من و یادت…