دلبر ابر و بارون رهبر چرخ گردون صاحب پادشاهی تو کجا و بیابون من رعیتم تو شاه عرش کبریا من کاره ای…
اینجا رو هزار بار بین خواب دیدم جسمم رو به زیر نور آفتاب دیدم انگار تو آیینه تن رو پاره پاره هر…
حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو اعرالله جمجمتک هم خویش را…
حال منه دیوونه تماشائیه کار تو برای گریه سقائیه تو کرب و بلا ای یل ام البنین دربار تو عجب جائیه امشب…
اشکای حرم بارون دستای بریدت چشمای حرم مدیون دستای بریدت هرچی گره افتاد به کارم مادرم گفت سقای حرم قربون دستای بریدت…
پر داشتم برادر داشتم امیر لشکر داشتم تا وقتی که دستتو از رو زمین برداشتم سر داشتی دو تا پر داشتی هیبئت…
سر به هوا بودم غریب بودم آشنام کردی دعام کردی رو به رام کردی صدام کردی سر به رام کردی سر به…
با یه تیر نگاه به منه رو سیاه سرم افتاد به پات که شدم سر به راه نگو پیشم نمون اینو از…