تو مسیر زندگی خیلی دلگیره روزگار بی حسین و کربلا این دنیا رو میخوام چیکار آب که از سرت بگذره مردن از…
به نام نامی حیدر علم بر میداریم کنار مالک اشتر قدم بر میداریم هیهات من الذله غرق خشمیم و خونخواه هی یا…
یه مادر داغدیده تو غصه ها اسیره تو هیئت بقیع روزا چه روضه ای میگیره برا حسین گریونه میخواد براش بمیره با…
وقتی میگیره ذوالفقار میدون کابوس دشمنه وقتی از میسره میاد دشمن میره به میمنه وقتی حرف از شجاعته حیدر میجنگه یک تنه…
یه بغل خاطره دارم از حرم که همیشه جون گرفتم ازشون به شهیدای تو غبطه میخورم که چقدر عقب ترم از همشون…
هم حرف آتیشه هم صحبت از میخه یه رد خون روی صفحه ی تاریخه لَطَمَ خَدُها یعنی سیلی به روی مادرم نشست…