کربلایی حسن عطایی

حسن حسن رو لباشه داره میزنه به لشکر حسین حسین نفساشه ایوالله شیر دلاور حسن حسن میگه حسین حسین میگه شمشیر میزنه…

کربلایی حسن عطایی

حزن و اندوه من از غمت طولانی میشینم به زیر پرچمت طولانی من که سیر نمیشم از گریه آقاجون کاش میشد بشه…

کربلایی حسن عطایی

پای گهواره ی شما عالم بسته دخیل جزء زوار هر شبت ابراهیمه خلیل بالاتر از عبادت جن و انس و ملک وقتی…

کربلایی حسن عطایی

پای شناسنامم مهر یا علی خورده بابامم از باباش عشقتو به ارث برده اسم قشنگ علی رو گذاشته رو پسراش هرچی اباعبداللهم…

کربلایی حسن عطایی

بگذار عالمیان طعنه زنندم گویم هرکه خود را سگ کوی تو نخواند آدم نیست توبه اش به خاطر وجود تو امضا شد…

کربلایی حسن عطایی

بابا اومدی بالاخره نازنینم بابا نیمه شب اومدی خوب نمیبینم نمیبینم من تو رو نمیبینم تو هم منو نمیگیره هیچی جای دیدنو…

کربلایی حسن عطایی

ای سنگها مرا دریابید از عشق حسین مجنونم ای تیرهای تیز بشتابید از عشق حسین مجنونم من عابسم که شیعه ی دربست…

کربلایی حسن عطایی

انا لله روضه ی جوون لیلا مجلس ختمه حسینه به خدا جوونا سینه زنا گریه کنا شبیه اربابمون گریه کنیم فَبُکاءً عالیا…

کربلایی حسن عطایی

امید آخر سپاه عبدالله میره به سمت قتلگاه عبدالله رزمنده ی جان نثار و جانسپار و جان فدای شاه عبدالله جان عبدالله…

کربلایی حسن عطایی

ابوعلی خودمونی دوست دارم صدات کنم ابوعلی جون بخواه تا جونمو فدات کنم ابوعلی شبیه عراقیا کاش بتونم ابوعلی زندگیمو وقف زائرات…

کربلایی حسن عطایی

من به زیر دینتم من تو شور و شینتم ان شا الله اربعین من تو کاظمینتم واسه ی خورشید و ماه تو…

کربلایی حسن عطایی

واست بمیره نوکرت واست بمیره کی میشه اون ضریحتو بغل بگیره از وقتی فهمیدم که تشنگی کشیدی آب خوش از گلوی من…

سبد خرید
  • سبد خریدتان خالی است.
ورود به سایت