حسن عطایی

هرکی یه بار مقتلتو بخونه گریه میکنه مادر پیر من برات شبونه گریه میکنه مرد اونه که تو روضه هات زنونه گریه…

حسن عطایی

نوکرت صاحب منسب شاهانه شود هرکسی اهل تو شد عالِم فرزانه شود هرکه از عشق تو دیوانه نشد عاقل نیست عاقل آن…

حسن عطایی

من عاشق حرمتم دیوونه ی کرمتم عمری پای علمتم یا حسین کربلا تموم آرزومه کربلا رویای ناتمومه کربلا عکس تو روبرومه کربلا…

حسن عطایی

من از رفیقای عراقیم یاد گرفتم که چجوری باز میشه با دست بی بی هر گره بزرگ و کوری دستِ فاطمه است…

حسن عطایی

مالک دلم همونه که آینه در آینه زهراست زندگیم رقیه ساداته برا اینه زندگی زیباست جون من چه قابلی داره به فداش…

حسن عطایی

قرار بود حسن برادرت شه قرار بود تو هم شاه کرم شی قرار بود تو کربلا بجنگی قرار بود علمدار حرم شی…

حسن عطایی

شایدم اگه اگر بپرسن این روزا هنوز دوسش داری شاید ازم بپرسن این روزا هنوز دوسش داری چی گرفتی از این سینه…

حسن عطایی

چیزی نشده خیالت راحت پاشو پسرم پاشو برگردیم نامردیا که یکی دوتا نیست ما که تا حالا تحمل کردیم ببین فقط خاکی…

بارگذاری مطالب بیشتر
سبد خرید
  • سبد خریدتان خالی است.
ورود به سایت