اومد یه خط سیاه کشید رو کاخ سبز معاویه شروع خطبه دیدن تو گور داره میلرزه معاویه ببین زینب کبرای علی ابن…
یادته با هم اومدیم یه روزی همینجا با عباس یادته قلبم میلرزید تا گفتی که اینجا کربلاس حالا چی شد همه رفتن…
طعم اسارت نچشیده بودم چشیدم این همه غم یه جا ندیده بودم که دیدم به آخرین نفس رسیدم اولِ این راه مُرده…
انتِ بحمدالله عالِمَهٌ غَیرُ مُعَلَمَه فَهِمَهٌ غَیرُ مُفَهَمَه ای علوی وقار زینب بانوی روزگار زینب معنی اقتدار زینب حرف تو ذوالفقار زینب…
سخنوره قهاره دختر علی خودش یه حیدره کراره یزیدو کرد بیچاره جذبه ی فاطمه و علی رو یکجا داره کلام زینب آره…
رفتی و من از غم تو خون جگرم حسین جانم از روی نی فکری بکن واسه حرم حسین جانم حلالم کن اگه…