مولا حسن جان آرام جان حضرت زهرا حسن جان دار و ندار زینب کبری حسن جان ای پرچمت بالا حسن جان ای…
و سیعلم الذین ظلموا ریختن سرم عمو از حال و روز من با مادرم نگو مثل موی تو پریشونم به فدای غربتت…
بر لب من هم کمی عسل بگذارید نام مرا در صف جمل بگذارید واهمه ام نیست از اجل بگذارید از همه کوچک…
مبتلای حسینیم جان فدای حسینیم هرکه بهر کسی شد ما برای حسینیم میخونم صدام بره تا آسمون وَ اِنّا اِلَی الحُسِینِ راجِعون…
بگرد تو حرم دوای دردتو پیدا کن بگرد تو حرم دلی که مرده رو احیا کن بگرد تو حرم بهشت همینه تماشا…
میگن یکی برات یه کاسه آب آورده ای نیزه خورده خودت بگو کی پیرهن کهنه ات رو برده ای نیزه خورده کوتاه…
تو ببینی ام مرا بس اگر عالمین نبیند رسد آدمی به جایی که بجز حسین نبیند که بجز گدایی از تو که…
چه آرزوها داشتم گفتم میای دنبالم میریم تو شهر شامو به بودنت می بالم سره تو رو طبق سره من رو تنم…