آرزومونه که یه بار گریه هامونو بخرن سفره موسی ابن جعفره مادرامون فیض ببرن وای گوشه زندون آه و واویلا بی رمق…
آغاز سخن با نام علی همچون صیدی ام تو دام علی هستم تحت امر شاه نجف فخرم اینه که آقامه علی جز…
با زبان لعل لب خشک مدارا نکند جگر سوخته را آب مداوا نکند من دعا میکنم از سوز جگر تا هرگز مردی…
دلم پر از بهانه کرده بیا که محنت زمانه دل مرا نشانه کرده بیا که در دلم بسی قصه ناشنوده دارم بیا…
نوکر حضرتی شاهم و مهمان نجف راهم افتاده دوباره به خیابان نجف نجف از یُمن علی قدر و بهایی دارد شدم از…
عطر و بوی دل انگیز سحر میوزد بر گلستان دل بوی خوش وصال ناز گل برده هوش از سر و جان دل…