کوفه که شهر علی بود چنان کرد به من وای از شام که بغض پدرم را دارند سرِ هر کوچه معطل شده…
حسین من ای شهید بی کفن تو رو قربه الی الله میزدن ریختن سرت جلو چشم مادرت نیزه بارون شد عزیزم پیکرت…
بانوی عالمه ای جان فاطمه بنت الحیدر میگیره تنهایی عمر تو خاتمه بنت الحیدر کنار اومدی تو با درد و مصیبت داری…
از حال دلم بغیر تو بی بی جان کسی نشد آگاه دردامو فقط تو میدونی یا ام البنین سلام الله هر کی…
ما اسیر جمال ملیحت کی میتونه باشه شبیهت دخیل دلم به ضریحت ساقی ساقی شاه حسین و تو هستی وزیرش وزیری که…
دیگه آروم نمیشم از اون روزی که شنیدم بچه هامو کشتن دیگه آروم نمیشم جوونای رشیدم رو پسرامو کشتن منم و داغ…