روز و شب از غم تو اشک فشانم چه کنم روح من پر زده ای روح و روانم چه کنم حسین غریب…
خمیده خمیده رسیدم به تو شکستم شکستم دم جسم تو عزیزم عزیزم شبیه تنت بریده بریده میگم اسمتو سیدنا العطشان حسین جان…
هیچ کسی نیست دور و برم غیر یاد تاج سرم سر به دامان بی کسی مثل شام غریبان حرم چشمم از اشک…
چی سخت تر از انتظاره تو دنیا میدونی چند وقته کربلا میخوام بر نمیام از پس دلِ تنگم ببین چقدر التماسه تو…
به نام تو که عشق بخشنده منی حسین گذشته و حال و آینده ی منی حسین از قبل تولدم تو از بعد…
خسته بود آقا تازه روی مرکبش نشسته بود آقا میزدن سنگ سرش شکسته بود آقا خسته بود آقا تک و تنها رفت…