اگه من صداتو نداشته باشم لطیف نگاتو نداشته باشم اگه خنده هاتو نداشته باشم نسیم دعاتو نداشته باشم دیگه نفس کشیدن انگار…
مدینه شد قفسم تا به خدا برسم یکی شده شب و روزم شکسته پهلوی من کبوده بازوی من پر از تبم پره…
با سینه شکسته علی را صدا مکن اینگونه پیش من کفنت را سوا مکن هفتاد و پنج روز ز من رو گرفته…
دنیا غریبی ندیده مثه امشب مهتاب میخونه امون از دل زینب مگه اینکه رفته از دنیا کسی رو نداره نیمه شب رو…
بر روی شانه میبرم لاله رسول الله لا اله الا الله میشویم امشب خون ز روی خسته وجه الله لا اله الا…
ببار ای بارون ببار با دلم گریه کن خون ببار در شب تیره چون زلف یار بهر لیلی چو مجنون ببار ای…