هر لحظه میگردد هوای ماتمت گرم با روضه ات هر روز و شب شد عالمت گرم ما تابع حکم بلاء للولاییم ما…
السلام السلام علی الشهید المظلوم علی اَخیهِ المَسموم به سینه عشاقت نفس المهموم عالم به شورش عزای تو جانم به اشک روضه…
دختری که بی پدر طی مسافت می کند پای تاول خورده اش را خار اذیت می کند رد این شلاقها مثل ضریحم…
زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست خار و خاشاک زمین منزل و مأوای تو نیست خاک عالم به سرم کز…
نشسته مادری و دست بر کمر دارد کمک کنید در از این تنور بردارد هنوز آه کشیدن برای او سخت است هنوز…
راس تو را به روی نی هر چه نظاره میکنم سیر نمیشود دلم نگه دوباره میکنم ز اشک و آه سینه ام…
هر چند فاتح همه جنگ ها شدم خیلی میان کوفه اسیر بلا شدم ابروی من شکست سر کوچه ای شلوغ زخمی سنگ…
بیایید و بخوانید کتیبه های دیوار نوشتند که زینب رسیده سرِ بازار واویلا واویلا ثواب دو زیارت به خواهرت رسیده یکی جسم…
برای منی برای تو ام همه میدونن گدای تو ام من عبد فقیر تو خیر کثیر امیری حسین و نعم الامیر من…
روز ازل داده خدا برگ برنده به حسین ضرر نمی کنه کسی که دل ببنده به حسین خوش به حال اونی که…
بسته غمها به خدا راه گلویم برخیز اثر ضربه ببین بر سر و رویم برخیز رفته غارت همه قافله چشمت روشن من…
با یاد تو کوله بار خاطره هامه رو دوشم اشکام میریزه وقتی اسم تو میپیچه تو گوشم هر گوشه از این دنیا…