همین امروز اکبر داشتم حیف همین امروز اصغر داشتم حیف ندارم طاقت نا محرما رو که من هفتا برادر داشتم حیف کمانی…
هفتاد و دو شهید به صحرای زینب است پایین نامه همه امضای زینب است میمیرم و دم تو مرا زنده می کند…
حسین بود حج من و نمازم به نوکری این امام بنازم من به شور و شینم عاشق حسینم کرب و بلا راه…
ایشالله بمونم توی این مسیر امیری حسین و نعم الامیر حسین جان خودت دست من رو بگیر امیری حسین و نعم الامیر…
حسینیه و هیئتا پناه روزگارمه هر بار که حرمت میاد تولد دوبارمه منو به حرم برسون حالمو ببین حسین منو به حرم…
تو خودت میدونی طاقت ندارم آخه من تو رو به کی بسپارمت باورم نمیشه آخرین شبه فردا این موقع دیگه ندارمت آخه…
فقیرم نوشتید من راضی ام به این شب به شب در زدن راضی ام دل من شکسته است چیزى بگو بوالله حتى…
گوشه قتلگاه جد من شاهده پا به پای علی مادرم اومده شمر بی چشم و رو دیده حال منو داره میخنده و…