تا خداوندی خدا برجاست پرچم شاه کربلا برپاست یا حسین عاشقی میکنیم باز مثل همون قدیما نمیزاریم بگیرن امام حسینو از ما…
میخونم هر سحر آروم سلام الله علی سیدنا المظلوم دوباره اسمت روی لب گل کرده دلم هر جایی باشه بر میگرده کربلا…
بهشتم حسین میخواستم که مشق لیلی کنم نوشتم حسین رفیقم حسین نوشتم به روی انگشتر عقیقم حسین بهارم حسین به اندازه تو…
من حسینم که جهان واله و حیران من است ابر و باد و مه و خورشید به فرمان من است لحظه ای…
گفت ای گروه هرکه ندارد هوای ما سر گیرد و برون رود از کربلای ما نا داده تن به خواری و نا…
در کنج دلم عشق کسی خانه ندارد کس جای در این خانه ی ویرانه ندارد دل را به کف هر که دهم…
کودکان در حرم افروخته اند چشم امید و به من دوخته اند بسکه گفتند عمو تشنه لبیم به خدا قلب مرا سوخته…
منی که کبوترم تو بگو کجا برم لونمه کنج حرم تو آقا جون منی دلمو نمیشکنی بده پر تا بپرم تو هیاهوتم…