به وصل خود دوایی کن دل دیوانه ی ما را کسی جز تو نمیفهمد دل افسرده ی ما را مراد از زندگی…

کربلایی وحید شکری
شب ۲۱ رمضان سال ۱۴۰۳

زندگی بی تو حروم رقیه تویی عشق ناتموم رقیه من میخوام برا حسین بمیرم پیش چشمای خانوم رقیه شاه بانو حق داره…

پادشاهی که نگاه به مال دنیا نداشت پدری کرد واسه اون یتیم که بابا نداشت اولویت علی خدمتِ به مردم بود بی…

تعصب کش اربابی ابالفضل پدر آبی عجب ماه جهانتابی عجب چهره ی جذابی آهای آقای احساس میگن پرچم تو حتی تو ارمنیا…

خیبر و خندق و صفین و احد را دیدیم و زمین خوردنِ عمر عبدود را دیدیم دست ما نیست اگر سجده به…

سالمو میگذرونم تا برسه شب قدر ذکر لبم حسینه همین بسه شب قدر تلاطم اشکو توی چشمام میشه نظاره کرد دم افطار…

فراق تموم شد دارم میام کنار تو زهرا یه زندگیِ تازه میسازم واسه تو اونجا برو پشت در راحت کسی اینجا نیست…