از این خونه دل نمیکنم جون میگیرم پای این علم بین روضه میگم اسمتو محکم روی سینه میزنم چیه اسمت خداییِ اسمت…
از دو چشم سیهت نگاه میتابد نور پیشانی تو به ماه میتابد نرخ یوسف شکند جمال حیدر شیر حیرت زده از قتال…
تقدیر بسته به امداد علی مثل کوهی از فولاده علی حق داره اگر لشکر در میره داره میرسه فریاد علی اومده برا…
هرکی رفته سمت سقیفه لایقش حرفای سخیفه از درشت و ریزشون گرفته مخصوصا اون زنک ضعیفه لعنت دشمنا رو بگو با بغض…
قطره قطره موجای دریا ذره ذره ریگای صحرا دسته دسته حور و فرشته با هم میخونن لحظه به لحظه لعنت حق بر…
سفره ی کریمانه حسن بانی کرمخانه دحسن جان ما جان ما جان ما جان عالم به قربان حسن مقتدای خوبانه حسن خوبِ…
به به چه سفره ای به به چه سفره داری به به چه دلبری به به چه زلف یاری هزار ماشاالله بعد…
تا حرف از کرم که میشه قلبم میشه مجتبایی روزی میرسه تموم عالم میشه مجتبایی کیه اونکه افتخار شاه مردانه حسن جانه…