غروب تلخی داری رو خاکا سرمیذاری به جونت افتاده شمر میگه سنان چرا بی کاری با نیزه اومد سمتت خون از لب…
از دعای مادر تو شده این دل پر احساس همه مادرای عالم فدای مادر عباس اگه سید نشدم من ولی افتخارم اینه…
ابالفضل یه سرلشکره و شوکت داره ابالفضل به مردونگی شهرت داره ابالفضل مثه حیدره غیرت داره چقدر رویایی عجب آقایی ابالفضل نگاه…
تو صاحب دنیایی ذکر پهلوونایی هستم نوکرت میپرستمت ای جانم چه آقایی سقایی و نام آور ماشالله یل حیدر عالم بندته برازندته…
علم به دوش کربلا نقش زمین شدی چرا پاشو که چشم به راهته رقیه توی خیمه ها ساقی خیمه ها ببین که…
توی روضه تو قلبم آقا میزنه آروم اینکه پیشمی از چشمای خیسم میشه معلوم حُسن خِتامِ هر نماز من همین یه جمله…