بقیع رو باید مثه عرش کنن خادماتون حرمو فرش کنن اسمتو رو پرچما نقش کنن پرچم یا حسنو پخش کنن میزنی نفس…
بقیعو باید مثه عرش کنن خادماتون حرمو فرش کنن اسمتو رو پرچما نقش کنن پرچم یا حسنو پخش کنن میزنی نفس که…
ما لشکریان آماده آمدنیم ما کارگران حرم امام حسنیم جانمان مالمان زندگیمان وقف حسنستان هرکه پرسیده از عشق دوران گفتیم حسن جان…
تصور کن که توی مشهد حرمو ببینی بی مناره و گنبد تصور کن صحن گوهرشاد شده آوار و نداره پنجره فولاد تصور…
اسم بقیع رو تا میارن دلایی که طاقت ندارن یاد حرمای بی نشون غریبونه بارون میباره این غربت رو کی فهمیده کی…
حرم تو دور ترین نقطه عالم باشه میام مگه من به جز زیارت تو از دنیا چی میخوام فقط بگو کجا بیام…