غم هجرون تو قاسم دنیامو زیر و رو کرد یکی انگار خنجرش رو تو قلب من فرو کرد مثه اون روزی که…
مردم پای غربتت غرق خون هیبتت گریونن ملائکه از داغ مصیبتت مردم بسکه داد زدم سمت مقتل اومدم اون ظالم تو رو…
بیاید بریم با هم یه سر به کربلا همونجایی که هست سرا رو نیزه ها یه طرف سر اباعبدالله واحزنا یه طرف…
روی خاک قتلگاهی تنها و بی سپاهی بمیرم واست عموجون اینجوری بی پناهی تو رو ما بین یه گودال اینطور تنها گذاشتن…
سوز آه و ناله ات دلخراش و غمفزاست عمه جان اینجا کجاست خاک این صحرا چرا عمه میریزی به سر میزنی بر…
رسیده ماه غم ماه محرم گرفته هر دلی در سینه ماتم برای غربت مظلوم عالم عزاداری به پا شده در هر کجا…