امیر کرمانشاهی

بی تو دیگر موسم پرده نشینی سر رسید عاقبت داغت گوهر را از صدف بیرون کشید عمه ای که در تمام عمر…

امیر کرمانشاهی

اینکه دارد سوی میدان میرود جان من است روز عاشورا گمانم عید قربان من است داغ سنگینیست اما چون تو میبینی خوش…

امیر کرمانشاهی

ای طَلَعات حق از طلوع تو پیدا وِی زَهَق الباطل از عدوی تو گویا ای لَمَعاتِ نُبُوَت از تو مُلَمَع وی جلوات…

امیر کرمانشاهی

اما فیکم مسلم یه نفر نیست بهش آب بده اَما فیکُم مُسلِم یه نفر آب به ارباب بده نفس نفس میزنم نفس…

امیر کرمانشاهی

کسی رو غیر تو نمیشناسم کسی رو غیر تو نه با اینکه خیر ازم ندیدی اما اینکه بم بگی برو نه نه…

امیر کرمانشاهی

جای بغل رباب ببین کجایی قندِ عسل رباب رو نیزه هایی کوچیکه سرت با طناب میبندن ببین به مادرت جماعتی میخندن تو…

امیر کرمانشاهی

قنداقه رو گرفت رفت وسط میدون نامردا ببینید بچم نداره جون از روی مادرش خجالت میکشم واسه یه جرعه آب منتم میکشم…

امیر کرمانشاهی

آه بساطم بغیر آه ندارد کاش بیایی به سرم راه ندارد قطره ای از اشک تو کافیست ببینیم روشنی خیمه ما ماه…

امیر کرمانشاهی

با متانتش طوری قدم برمیداره که دشمن پاشو چند قدم عقب میذاره به سن و سال که نیست تو خونش شهامته به…

امیر کرمانشاهی

ای گل یاسمنم سرو صنوبر شده ای پدرت کو که ببینید چه دلاور شده ای بردنت تا به حرم سخت تر از…

امیر کرمانشاهی

رسیدم من کنار تو تا از مرکب تو افتادی یه جوری تو صدام کردی که گفتم دیگه جون دادی بگو که جای…

امیر کرمانشاهی

بی زره رفت به میدان که بگوید حسن است ترسی از تیر ندارد زره اش پیروهن است دست خطی حسنی داشت که…

بارگذاری مطالب بیشتر
سبد خرید
ورود به سایت